پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٢٠)
خمش کف پا ( اسم ) : خم شدن انگشتان پا به سمت پایین
کف پا ( اسم )
نارسایی جفت ( اسم ) : وضعیتی که در آن جفت، اکسیژن و مواد مغذی لازم را به جنین نمی رساند.
سد جفتی ( اسم ) : سدی که مانع از بین رفتن خون جنین و مادر می شود، اما اجازه می دهد آب، اکسیژن و هورمون ها از مادر به جنین منتقل شوند.
جفتی ( صفت ) : مربوط به جفت جنینی
مفصل لولایی ( اسم ) : مفصلی که در آن استخوان می تواند آزادانه حول یک محور مرکزی بچرخد، مانند گردن، جایی که اطلس با آسه مفصل می شود.
شوره جلدی قرمز ( اسم ) : یک بیماری پوستی جدی، گاهی کشنده، نوعی پوست آماس لایه بردار که در آن پوست قرمز تیره می شود و با پوسته های سفید پوشیده می شود.
شوره جلدی گل سرخی ( اسم ) : راش خفیف تحریک کننده ای که جوانان را درگیر می کند، که به ویژه در اوایل سال ظاهر می شود و علت مشخصی ندارد.
لاله گوش ترمیمی ( اسم ) : یک عمل جراحی زیبایی برای اصلاح شکل گوش
سفیدلک زدگی ( اسم ) : بیماری در کودکان که منجر به ایجاد لکه های سفید صاف روی گونه ها می شود که معمولاً به طور طبیعی بهبود می یابند.
شوره جلدی ( اسم ) : هر بیماری پوستی که باعث فلس مانند شدن پوست می شود
هیپوفیزی ( صفت ) : 1. مربوط به غده هیپوفیز یا تولید شده توسط آن 2. ناشی از اختلال در غده هیپوفیز
حفره های گلابی شکل ( اسم جمع ) : دو حفره در طرفین انتهای فوقانی حنجره
پیتویترین ( اسم ) : هورمونی که از غده هیپوفیز ترشح می شود
زین ترکی/ حفره هیپوفیز ( اسم ) : فرورفتگی در سطح فوقانی استخوان پروانه ای که غده هیپوفیز در آن قرار می گیرد.
زین ترکی ( اسم ) : فرورفتگی در سطح فوقانی استخوان پروانه ای که غده هیپوفیز در آن قرار می گیرد.
زردلکه ( اسم ) : وضعیتی که افراد مسن را تحت تاثیر قرار می دهد، که در آن ملتحمه چشم دارای زوائد زرد کوچک در نزدیکی لبه قرنیه، معمولا در سمت بینی است.
زردلکه ( اسم ) : وضعیتی که افراد مسن را تحت تاثیر قرار می دهد، که در آن ملتحمه چشم دارای زوائد زرد کوچک در نزدیکی لبه قرنیه، معمولا در سمت بینی است.
غده صنوبری ( اسم ) : یک غده مخروطی شکل کوچک واقع در زیر جسم پینه ای در مغز که ملاتونین تولید می کند و اعتقاد بر این است که با ساعت زیستی در ارتباط اس ...
موفزونی ( اسم ) : حالتی که در آن فرد دارای مقدار غیرعادی مو است یا مو در محل غیر معمول وجود دارد
موفزونی ( اسم ) : حالتی که در آن فرد دارای مقدار غیرعادی مو است یا مو در محل غیر معمول وجود دارد
حفره لانه مویی ( اسم ) : فرورفتگی کوچک دارای مو در پایین ستون فقرات
عصب راست کننده مو ( اسم ) : عصبی که عضلات راست کننده مو متصل به فولیکول های مو را تامین می کند.
رنگدانه فزونی ( اسم ) : رنگی شدن بدن، به ویژه حالتی که از رسوبات رنگدانه ای ایجاد می شود
انگشت پاهای کبوتری ( اسم جمع ) : حالتی که در آن زمانی که فرد صاف می ایستد، پاها به سمت داخل می چرخند.
سندرم پیر رابین ( اسم ) : ترکیبی از ویژگی های صورت شامل یک فک پایین کوچک و یک شکاف کام که در بدو تولد وجود دارد و باعث مشکلات تنفسی و تغذیه در اوایل ...
پیکومول ( pmol ) ( اسم ) : واحد اندازه گیری مقدار ماده برابر با یک میلیون میلیونیم مول.
بیماری پیک ( اسم ) : شکل نادری از زوال عقل پیش از پیری، که در آن اختلال متابولیسم لیپوئید باعث اختلالات ذهنی، کم خونی، کاهش وزن و تورم طحال و کبد می ...
هرزه خواری ( اسم ) : تمایل به خوردن چیزهایی که غذا نیستند، مانند چوب یا کاغذ، که اغلب در زنان باردار و کودکان خردسال دیده می شود.
شاخص فشار ( PI ) ( اسم ) : روشی برای تعیین میزان انسداد شریان پا با اندازه گیری فشار خون در بازوها و پاها و سپس تقسیم فشار سیستولیک در پا بر فشار باز ...
طب گیاهی ( ا ) : نوعی از طب که از ریشه، ساقه، برگ، گل یا بذر گیاهان برای بهبود سلامت، پیشگیری یا درمان بیماری استفاده می کند.
درمانگاه تن درمانی ( اسم ) : درمانگاهی که در آن افراد می توانند تحت تن درمانی قرار گیرند.
لرزش تنکارشناختی ( اسم ) : حرکت جزئی اندام ها که زمانی که فرد سعی می کند بی حرکت بماند، رخ می دهد.
محلول تنکارشناختی ( اسم ) : هر محلولی که برای زنده نگه داشتن سلول ها یا بافت ها استفاده می شود
علامت جسمانی ( اسم ) : نشانه ای که در بدن شخص دیده می شود یا با دق و لمس ایجاد می گردد.
طب جسمانی ( اسم ) : شاخه ای از پزشکی که به ناتوانی های جسمی یا درمان اختلالات پس از تشخیص می پردازد.
ویزگی ژنتیکی جسمی ( اسم ) : مشخصه بدنی یک فرد، مانند موهای قرمز یا پاهای بزرگ، که ارثی است.
معاینه جسمی ( اسم ) : معاینه بدن شخص برای بررسی اینکه آیا او سالم است یا خیر
وابستگی فیزیکی به دارو ( اسم ) : حالتی که در آن فرد به داروهایی مانند هروئین معتاد شده و در صورت قطع یا کاهش آنها، دچار عوارض جسمی می شود.
عصب میان بندی برداری ( اسم ) : برداشتن بخشی از عصب میان بندی با جراحی که برای فلج کردن نیمه میان بند مرتبط با آن عصب، انجام می شود.
شپش عانه ( اسم ) : شپشی که ناحیه شرمگاهی را آلوده می کند.
عصب میان بندی ( اسم ) : یک جفت از اعصاب که ماهیچه های حجاب حاجز را کنترل می کنند.
واشامه ای ( صفت ) : مربوط به حجاب حاجز
نور حساس ( صفت ) : حساس به نور یا تحریک شده توسط نور
شبکیه آماس تابشی ( اسم ) : آسیب به شبکیه چشم ناشی از نگاه مستقیم به خورشید.
آفتاب کوری/ شبکیه آماس تابشی ( اسم ) : آسیب به شبکیه چشم ناشی از نگاه مستقیم به خورشید.
نورون گیرنده نوری ( اسم ) : سلول استوانه ای یا مخروطی در شبکیه چشم که به نور یا رنگ حساس است
دید در تاریکی ( اسم ) : بینایی در تاریکی و نور کم که در آن به جای سلول های مخروطی از استوانه ای شبکیه استفاده می شود که برای دید در روشنایی مورد استف ...
دید در روشنایی ( اسم ) : بینایی در نور زیاد مانند نور روز که در آن به جای سلول های استوانه ای از سلول های مخروطی شبکیه استفاده می شود که برای دید در ...
بینایی در نور ( اسم ) : بینایی که با نور زیاد مانند نور روز سازگار است و در آن به جای سلول های میله ای از سلول های مخروطی شبکیه استفاده می شود که در ...