محمدرضا سلطانی زرندی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mitgehen: [پزشگی] میتگهن: شکلی افراطی از میت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mitgehen: [پزشگی] میتگهن: شکلی افراطی از میت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mitmachen: ( روانپزشکی ) میتماخن، میتماچن: حال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mitmachen: ( روانپزشکی ) میتماخن، میتماچن: حال ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gegenhalten: گگنهالتن: مقاومت در برابر حرکت غیرف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gegenhalten: گگنهالتن: مقاومت در برابر حرکت غیرف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

combativeness: [روانپزشکی] تهاجم، پرخاشگری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

combativeness: [روانپزشکی] تهاجم، پرخاشگری

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

menarche: [پزشکی] قاعدگی نخست: شروع دوره های ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

menopause: [پزشکی] یائسگی: قطع و توقف دوره های ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

melanosome: [پزشکی] ملانوزوم: جسم سلولی کوچکی ک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meningocele: [پزشکی] مننگوسل: فتق ( بیرون زدگی ) ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

menostasis: [پزشکی] قطع جریان خون قاعدگی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

menostaxis: [پزشکی] خونریزی بیش از حد قاعدگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

menostaxis: [پزشکی] خونریزی بیش از حد قاعدگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

meninges: [پزشکی] مننژ، شامه ها، پرده های مغز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meninges: [پزشکی] مننژ، شامه ها، پرده های مغز ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

menses: [پزشکی] قاعدگی = menstruation

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

menses: [پزشکی] قاعدگی = menstruation

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

menstruation: [پزشکی] حیض، قاعدگی: دفع دوره ای خو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mesencephalon: [پزشکی] مزانسفال، میان مغز: قسمتی ا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metaplasia: [پزشکی] متاپلازی: تغییر غیرطبیعی در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metatarsal: [پزشکی] کف پایی: مربوط به متاتارس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metacarpal: [پزشکی] کف دستی: مربوط به استخوان ه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metapsychology: [روانپزشکی] فراروانشناسی: ماوراء رو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

metacarpus: [پزشکی] متاکارپ: استخوان های تشکیل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metacarpus: [پزشکی] متاکارپ: استخوان های تشکیل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

metatarsus: [پزشکی] متاتارس: قسمتی از پا بین مچ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metatarsus: [پزشکی] متاتارس: قسمتی از پا بین مچ ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metrorrhea: [پزشکی] متروره: ترشح غیرطبیعی رحم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metrorrhea: [پزشکی] متروره: ترشح غیرطبیعی رحم

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

miosis: [پزشکی] میوز: انقباض و تنگ شدن مردم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

miosis: [پزشکی] میوز: انقباض و تنگ شدن مردم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

microtome: [پزشکی] ریزبرُ: وسیله ای برای برش م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

microcyte: [پزشکی] ریزیاخته: سلول ( یاخته ) بس ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

midbrain: [پزشکی] میان مغز = mesencephalon

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

milk: [پزشکی] شیر: مایع مترشحه توسط پستان ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mimicking: [پزشکی] مقلد، تقلید ( کننده )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monocular: [پزشکی] تک چشمی: 1. دارای یک قطعه چ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mortal: [پزشکی] 1. مهلک، کشنده 2. مردنی، رو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mucocutaneous: [پزشکی] جلدی مخاطی: مربوط به غشای م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mucocutaneous: [پزشکی] جلدی مخاطی: مربوط به غشای م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mucous membrane: [پزشکی] غشای مخاطی: غشای داخلی مجار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mucous membrane: [پزشکی] غشای مخاطی: غشای داخلی مجار ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mucus: [پزشکی] موکوس، بلغم: مایع غلیظ ترشح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muciform: [پزشکی] موکوسی شکل: شبیه به موکوس

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mucorrhea: [پزشکی] افزایش ترشحات موکوسی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

multicellular: [پزشکی] چند یاخته ای: متشکل از تعدا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

multipara: [پزشکی] چندزا: زنی که دو یا چند زای ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

musculature: [پزشکی] عضله بندی: آرایش و ترکیب عض ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mutation: [پزشکی] جهش: تغییر ژنتیکی در DNA ( ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

muscle: [پزشکی] ماهیچه، عضله: عضوی که از طر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mycotic: [پزشکی] قارچی: مربوط به قارچ

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mydriasis: [پزشکی] میدریاز: اتساع و گشادشدگی م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

myology: [پزشکی] عضله شناسی: مطالعه ی عضلات

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

myeloid: [پزشکی] میلوئید، مغز استخوانی: شبیه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

myelogenous: [پزشکی] مغززاد: تولید شده در ( منشا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

myelogenous: [پزشکی] مغززاد: تولید شده در ( منشا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

myringotome: [پزشکی] صماخ بر: چاقوی مورد استفاده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

myringotome: [پزشکی] صماخ بر: چاقوی مورد استفاده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

myxadenitis: [پزشکی] میکسادنیت: التهاب ( هر ) غد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tympanic membrane: [پزشکی] پرده ی گوش، پرده ی صماخ=ear ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tympanometry: [پزشکی] صماخ سنجی: اندازه گیری میزا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

typhlosis: [پزشکی] کوری، نابینایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

typhlosis: [پزشکی] کوری، نابینایی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

twitching: [پزشکی] اسپاسم: انقباض ناگهانی و غی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tumescence: [پزشکی] تورم، ورم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tumescence: [پزشکی] تورم، ورم

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

narcosis: [پزشکی] تخدیر: حالتی از بهت، بی هوش ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

natriuresis: [پزشکی] سدیم ادراری: دفع سدیم در اد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

narcolepsy: [پزشکی] نارکولپسی: وضعیتی که با دور ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nail: [پزشکی] ناخن: ساختار کراتینیزه و پو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

narcotic: [پزشکی] مخدر: فرآورده ای که باعث ال ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nephrosis: [پزشکی] نفروز: هرگونه ( وضعیت ) بیم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neonate: [پزشکی] نوزاد، تازه متولد شده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nephrotoxin: [پزشکی] ماده ی سمی یا مضر برای کلیه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nephropathy: [پزشکی] نفروپاتی: هرگونه بیماری کلی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nephroptosis: [پزشکی] افتادگی کلیه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nervous system: [پزشکی] دستگاه عصبی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nerve: [پزشکی] عصب: دسته ای از فیبرهای نور ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neuralgia: [پزشکی] نورالژی: درد ( در یک ) عصب

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neurology: [پزشکی] طب اعصاب: مطالعه ی دستگاه ع ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nervous tissue: [پزشکی] بافت عصبی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nervous tissue: [پزشکی] بافت عصبی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neurotripsy: [پزشکی] خرد شدن ( یک ) عصب

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neurotripsy: [پزشکی] خرد شدن ( یک ) عصب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neurotrophin: [پزشکی] نوروتروفین: عاملی که رشد عص ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neurotrophin: [پزشکی] نوروتروفین: عاملی که رشد عص ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neuroglia: [پزشکی] نوروگلی ( پی چسب ) : سلولها ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nipple: [پزشکی] نوک پستان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

neurotic: [روان پزشکی] روان نژند: مربوط به رو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nocturia: [پزشکی] شب ادراری: ادرار بیش از حد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nodule: [پزشکی] گرهک: عقده ی کوچک

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nociceptive: [پزشکی] گذرگاههای در رابطه با موقعی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nitrogenous compounds: [پزشکی] ترکیبات نیتروژنی: ترکیبات ح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nitrogenous compounds: [پزشکی] ترکیبات نیتروژنی: ترکیبات ح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nosocomial: [پزشکی] بیمارستانی: مربوط به ( یا م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

normoglycemia: [پزشکی] قندخون ( درسطح ) طبیعی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

normovolemia: [پزشکی] نورموولمی: حجم طبیعی خون

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nose: [پزشکی] بینی: عضوی از صورت برای تنف ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nourishment: [پزشکی] تغذیه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nuclear: [پزشکی] هسته ای، مغزی: مربوط به هست ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nucleus: [پزشکی] هسته: مرکز کنترل سلول

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nulligravida: [پزشکی] نولی گراوید: زنی که هرگز حا ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

numbness: [پزشکی] کرختی، بی حسی، رخوت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nyctophobia: [پزشکی] تاریکی هراسی: ترس از تاریکی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tubule: [پزشکی] ریزلوله: ( یک ) لوله کوچک ت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tubule: [پزشکی] ریزلوله: ( یک ) لوله کوچک ت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tricuspid: [پزشکی] سه لتی: دارای سه راس یا سه ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tremor: [پزشکی] رعشه: حرکت متناوب و موزون

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traumatic: [پزشکی] ضربتی: ناشی از یک صدمه یا آ ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trichomycosis: [پزشکی] تریکومیکوز: عفونت قارچی مو

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tracheostomy: [پزشکی] نای گشایی: ایجاد منفذی به د ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transfusion: [پزشکی] انتقال خون: تزریق خون یا فر ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trachea: [پزشکی] تراشه، نای: مسیر هوایی از ح ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tracheotome: [پزشکی] نای بر: وسیله ای برای برش ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tracheotome: [پزشکی] نای بر: وسیله ای برای برش ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tonsillar: [پزشکی] لوزه ای: مربوط به ( یک ) لو ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tonsil: [پزشکی] لوزه ( ها ) : توده های کوچک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

toxicity: [پزشکی] زهرآگینی: ( وضعیت ) سمی بود ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tooth: [پزشکی] دندان: ساختار ویژه ی جویدن ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

egg freezing counseling tool: ابزار مشاوره انجماد تخمک ( EFCT )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

egg freezing counseling tool: ابزار مشاوره انجماد تخمک ( EFCT )

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

efct: Egg Freezing Counseling Tool ( EFCT ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

efct: Egg Freezing Counseling Tool ( EFCT ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابزار مشاوره انجماد تخمک: Egg Freezing Counseling Tool ( EFCT ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابزار مشاوره انجماد تخمک: Egg Freezing Counseling Tool ( EFCT ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bwh egg freezing counseling tool: ابزار مشاوره انجماد تخمک BWH این اب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bwh egg freezing counseling tool: ابزار مشاوره انجماد تخمک BWH این اب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

occipital bone: [پزشکی] استخوان پس سری: استخوان تشک ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occipital bone: [پزشکی] استخوان پس سری: استخوان تشک ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

octigravida: [پزشکی] زنی که برای هشتمین دفعه حام ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

octigravida: [پزشکی] زنی که برای هشتمین دفعه حام ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obsession: [پزشکی] وسواس، فکر دائم، عقده ی روح ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obstetrics: [پزشکی] مامایی: علم مرتبط با حاملگی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oligospermia: [پزشکی] کم اسپرمی: وضعیت غیر طبیعی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oleothorax: [پزشکی] اولئوتوراکس: وارد کردن موم ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oleothorax: [پزشکی] اولئوتوراکس: وارد کردن موم ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omoclavicular: [پزشکی] شانه ای - ترقوه ای: مربوط ب ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

omoclavicular: [پزشکی] شانه ای - ترقوه ای: مربوط ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omphalorrhexis: [پزشکی] پارگی ناف

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

omphalorrhexis: [پزشکی] پارگی ناف

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

omphalotomy: [پزشکی] ناف بری: قطع کردن بند ناف

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

omphalotomy: [پزشکی] ناف بری: قطع کردن بند ناف

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oncogenic: [پزشکی] سرطان زا: عامل ایجاد تومور

١١ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١١ ماه پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تاج اباد: نام قدیمی روستایی است از توابع بخش ...

١١ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مطهراباد: نام جدید روستای تاج آباد است که در ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pharmacotherapeutics: مطالعات دارودرمانی، مطالعه استفاده ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharmacotherapeutics: مطالعات دارودرمانی، مطالعه استفاده ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mixed fraction: کسر ترکیبی، کسر مختلط

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mixed fraction: کسر ترکیبی، کسر مختلط

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شلیدن: در گویش مردم کرمان به معنای پلاسیدن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

computed tomography: [پزشکی]مقطع نگاری رایانه ای ، برش ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

computed tomography: [پزشکی]مقطع نگاری رایانه ای ، برش ن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cardiology: قلب شناسی: مطالعه قلب عملکرد طبیعی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiology: قلب شناسی: مطالعه قلب عملکرد طبیعی ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشویش اذهان عمومی: disturbing public opinion

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تشویش اذهان عمومی: disturbing public opinion

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hyperalimentation: تغذیه مصنوعی ( معمولا وریدی )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hyperalimentation: تغذیه مصنوعی ( معمولا وریدی )

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پنجرۀ درمانی: پنجره درمانی: بازه بین حداقل غلظت م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پنجرۀ درمانی: پنجره درمانی: بازه بین حداقل غلظت م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

clinical trial: [پزشکی، علوم سلامت] کارآزمایی بالین ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flocculating units: واحدهای تجمیع کننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flocculating units: واحدهای تجمیع کننده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بهل: در زبان کرمانی بِل تلفظ میشه به معن ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خواهر کسی را گاییدن: ( عامیانه، مستهجن ) دخل کسی را آورد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دهن کسی را سرویس کردن: ( عامیانه، کنایه از ) کسی را بیچاره ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiac massage: ماساژ قلبی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardiopulmonary resuscitation: احیاء قلبی ریوی، احیاء قلبی تنفسی ،

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fluctuance: نوسان، فشردگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fluctuance: نوسان، فشردگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hemoptysis: خلط خونی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

antivenom: ضدزهر - پادزهر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

envenomation: گزیدگی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refractory: [پزشکی] مقاوم به درمان

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indication: [پزشکی] اندیکاسیون، مورد مصرف، مورد ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assistive: کمکی، حمایتی، یاری رسان، یاری گر

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cut point: محدوده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

specificity: اختصاص مندی

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bronchorrhea: برونشوره {پزشکی}: تولید خلط آبکی بی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cholinergic toxicity: مسمومیت کولینرژیک {پزشکی}: مسمومیت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cholinergic toxicity: مسمومیت کولینرژیک {پزشکی}: مسمومیت ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oriented: {پزشکی} آگاه ( به زمان و مکان )

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moribund: {پزشکی} ( بیمار ) رو به موت

١١ ماه پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی