محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میانگین سرشماری روزانه ی نوزادان بستری: average daily newborn inpatient cen ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میانگین سرشماری روزانه ی نوزادان بستری: average daily newborn inpatient cen ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میانگین تقاضا در مدت زمان دریافت سفارش: average demand during the lead time ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میانگین تقاضا در مدت زمان دریافت سفارش: average demand during the lead time ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average demand during the lead time: [مدیریت و اقتصاد سلامت] میانگین تقا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average demand during the lead time: [مدیریت و اقتصاد سلامت] میانگین تقا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انحراف میانگین: average deviation [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انحراف میانگین: average deviation [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average deviation: [مدیریت و اقتصاد سلامت] انحراف متوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هل: هل Cardamom نام علمی Elettaria card ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AAA: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cardamom: هل Cardamom نام علمی Elettaria card ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elettaria cardamomum: هل Cardamom نام علمی Elettaria card ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

elettaria cardamomum: هل Cardamom نام علمی Elettaria card ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alpha2 antiplasmin activity: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alpha2 antiplasmin activity: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فعالیت انتی پلاسمین الفا 2: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فعالیت انتی پلاسمین الفا 2: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adenoido: اجزاء واژگان پزشکی ( پسوندها، پیشون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adenoido: اجزاء واژگان پزشکی ( پسوندها، پیشون ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ناشنوایی: hearing impairment or loss ناشنوایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ناشنوایی: hearing impairment or loss ناشنوایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hearing impairment: ناشنوایی و اختلال در شنوایی عبارت ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hearing loss: hearing impairment or loss ناشنوایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اختلال در شنوایی: hearing impairment or loss ناشنوایی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اختلال در شنوایی: hearing impairment or loss ناشنوایی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abbi: Advanced Breast Biopsy Instrumentat ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abbi: Advanced Breast Biopsy Instrumentat ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

advanced breast biopsy instrumentation: ABBI [اختصار پزشکی] ابزار پیشرفته ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advanced breast biopsy instrumentation: ABBI [اختصار پزشکی] ابزار پیشرفته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابزار پیشرفته بیوپسی پستان: ABBI Advanced Breast Biopsy Instrum ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابزار پیشرفته بیوپسی پستان: ABBI Advanced Breast Biopsy Instrum ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nathan shapiro: Nathan Shapiro, MD, is an attending ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nathan shapiro: Nathan Shapiro, MD, is an attending ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ching piao chien: Ching - Piao Chien, MD, was a profe ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ching piao chien: Ching - Piao Chien, MD, was a profe ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marlene dominguez: Marlene Dominguez, MD, is a physici ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marlene dominguez: Marlene Dominguez, MD, is a physici ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

s claiborne johnston: S. Claiborne Johnston, MD, PhD is t ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

s claiborne johnston: S. Claiborne Johnston, MD, PhD is t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rashmikant kothari: Rashmikant Kothari, MD, is an assoc ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rashmikant kothari: Rashmikant Kothari, MD, is an assoc ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bryan cotton: Bryan Cotton, MD, MPH, is a profess ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bryan cotton: Bryan Cotton, MD, MPH, is a profess ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ct in head injury patients: CT در بیماران آسیب سر CHIP

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ct in head injury patients: CT در بیماران آسیب سر CHIP

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ct در بیماران اسیب سر: CHIP ( CT in Head Injury Patients )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ct در بیماران اسیب سر: CHIP ( CT in Head Injury Patients )

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chip: CT در بیماران آسیب سر ( CT in Head ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marion smits: Marion Smits, MD, is an associate p ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marion smits: Marion Smits, MD, is an associate p ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قانون پیش بینی chip: CHIP ( CT in Head Injury Patients ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قانون پیش بینی chip: CHIP ( CT in Head Injury Patients ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قانون پیش بینی ct در بیماران اسیب سر: CHIP ( CT in Head Injury Patients ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قانون پیش بینی ct در بیماران اسیب سر: CHIP ( CT in Head Injury Patients ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chip prediction rule: CHIP ( CT in Head Injury Patients ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ct in head injury patients prediction rule: CHIP ( CT in Head Injury Patients ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ct in head injury patients prediction rule: CHIP ( CT in Head Injury Patients ) ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average disposable personal income: [مدیریت و اقتصاد سلامت] متوسط درآمد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average disposable personal income: [مدیریت و اقتصاد سلامت] متوسط درآمد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متوسط درامد شخصی قابل تصرف: average disposable personal income ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متوسط درامد شخصی قابل تصرف: average disposable personal income ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متوسط کشش: average elasticity [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متوسط کشش: average elasticity [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average elasticity: کشش متوسط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average elasticity: کشش متوسط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشش متوسط: average elasticity [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average expense: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه متوسط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average expense: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه متوسط

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هزینه متوسط: average expense [مدیریت و اقتصاد سل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هزینه متوسط: average expense [مدیریت و اقتصاد سل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average fixed cost: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه ثابت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average fixed cost: [مدیریت و اقتصاد سلامت] هزینه ثابت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متوسط هزینه ثابت: average fixed cost [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متوسط هزینه ثابت: average fixed cost [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هزینه ثابت متوسط: average fixed cost [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هزینه ثابت متوسط: average fixed cost [مدیریت و اقتصاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amygdalus persica: هلو Peach نام علمی Amygdalus persic ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amygdalus persica: هلو Peach نام علمی Amygdalus persic ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

Peach: هلو Peach نام علمی Amygdalus persic ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

citrullus colocynthis: نام علمی هندوانه ابوجهل هندوانه ابو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

citrullus colocynthis: نام علمی هندوانه ابوجهل هندوانه ابو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aat: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alpha1 antitrypsin: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alpha1 antitrypsin: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الفا 1 انتی تریپسین: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

الفا 1 انتی تریپسین: اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adipo: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adipo: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adreno: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adreno: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adreno: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrenalo: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenalo: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

adrenocortico: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adrenocortico: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aero: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aero: اجزاء واژگان ( پیشوند، پسوند یا ریش ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aero: ✅ اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسون ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AF: اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agglutino: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agglutino: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ا ز القاب حضرت علی: عین الله ، اذن الله ، اسدالله ،

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ا ز شهرهای کرمان: کرمان، بم ، سیرجان ، رفسنجان ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ewen a griffiths: Ewen A. Griffiths, MD, FRCS, is an ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ewen a griffiths: Ewen A. Griffiths, MD, FRCS, is an ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

choles score: امتیاز CholeS ( مدت کله سیستکتومی ل ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

choles score: امتیاز CholeS ( مدت کله سیستکتومی ل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average function: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] تابع متوس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average function: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] تابع متوس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تابع متوسط: average function [✅ مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تابع متوسط: average function [✅ مدیریت و اقتصا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نهاده متوسط: average input [✅ مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نهاده متوسط: average input [✅ مدیریت و اقتصاد س ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average input: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] نهاده متو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average input: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] نهاده متو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average length of patient stay: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] متوسط طول ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average length of patient stay: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] متوسط طول ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متوسط طول مدت اقامت بیمار: average length of patient stay [✅ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متوسط طول مدت اقامت بیمار: average length of patient stay [✅ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

average length of stay: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] متوسط طول ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average length of stay: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] متوسط طول ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متوسط طول اقامت: average length of stay [✅ مدیریت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متوسط طول اقامت: average length of stay [✅ مدیریت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average life expectancy: average life expectancy [✅ مدیریت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average life expectancy: [✅ مدیریت و اقتصاد سلامت] طول عمر م ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متوسط امید به زندگی: average life expectancy [✅ مدیریت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

متوسط امید به زندگی: average life expectancy [✅ مدیریت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میانگین امید به زندگی: average life expectancy [✅ مدیریت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میانگین امید به زندگی: average life expectancy [✅ مدیریت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

umbelliferae: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

umbelliferae: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زیره: زیره از خانواده Umbelliferae که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caraway: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cumin des pres: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cumin des pres: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

carum carvi l: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carum carvi l: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bunium carvi m b: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bunium carvi m b: زیره از خانوادهUmbelliferae که به ف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

aca: ✅ اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aca: ✅ اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

anti cardiolipin antibodies: ✅ اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

anti cardiolipin antibodies: ✅ اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتی بادی های ضد کاردیولیپین: ✅ اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انتی بادی های ضد کاردیولیپین: ✅ اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نامنظمی ضرباهنگ قلب: ( آریتمی ) heart rhythm irregularit ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نامنظمی ضرباهنگ قلب: ( آریتمی ) heart rhythm irregularit ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

heart rhythm irregularity: نامنظمی ضرباهنگ قلب ( آریتمی ) ✅ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heart rhythm irregularity: نامنظمی ضرباهنگ قلب ( آریتمی ) ✅ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abcd: Airway, Breathing, Circulation, Dec ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abcd: Airway, Breathing, Circulation, Dec ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abcde: Airway, Breathing, Circulation, Dis ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ا ز القاب حضرت علی: یدالله، وجه الله

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agora: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agora: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

agra: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agra: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

algo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

algo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

algio: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

algio: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AL: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

albino: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

algesio: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

algesio: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alkalo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alkalo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

allo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

alveolo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alveolo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ambi: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ambi: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

amblyo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amblyo: ✅اجزاء واژگان پزشکی ( پیشوند، پسوند ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ruta graveolens: نام علمی سُداب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ruta graveolens: نام علمی سُداب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شونیز بیابانی: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شونیز بیابانی: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیاه تخمه گندم: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیاه تخمه گندم: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حبه سودا: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیاه دانه: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گیل نیک: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گیل نیک: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

علف چنگ: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

علف چنگ: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیاه دانه گندم: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیاه دانه گندم: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ارکل چمن اوتی: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارکل چمن اوتی: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corncockle: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

corncockle: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

common corncokle: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

common corncokle: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wild sawager: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wild sawager: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bastard nigella: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bastard nigella: سیاه دانه، شونیز بیابانی، سیاه تخمه ...

١ سال پیش

مدال‌های محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف)