Farhood - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bated: I waited with bated breath for what ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corporate ladder: نردبان شرکتی ( ترفیع رتبه/ارتقا مقا ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

window of opportunity: Erdogan tells Rouhani he sees windo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

expectancy: There was an air of expectancy as t ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

haunted house: The Haunted House of Soviets Gets a ...

٥ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

livestock: Livestock are being killed by tiger ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

over which: :One of definition for reach the di ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sell by date: Don't buy goods that have passed th ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cleavage: ⁦✔️⁩شکاف سینه ⁦✔️⁩چاک/فاصله بین پست ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

result in: :SYN Lead to - Bring about

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

diagonal: قطری Peters received a diagonal pas ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clemency: عفو The jury passed a verdict of gu ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

food supplement: The food supplement had been passed ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

literacy test: All interviewees need to pass a bas ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pass: خود را جا زدن/قالب کردن . E. g 1 ) ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross the red light: cross the red light خلاف کردن ( تو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whirling wheel: چرخ گردون کنایه از آسمان و فلک همچن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no one else could do it as quickly: محاله. . غیر ممکنه کسی بتونه این کا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sneak on somebody: [INFORMAL] تو کار کسی موش دووندن ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

judge for yourself: ( مؤدبانه ) خودتون قضاوت کنید . . . ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

change the game: مترادف هستش با: - TURN THE TABLES ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it can't just appear overnight: - یه شبِ ساخته نمیشه/کارش انجام نمی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not happen overnight: - یک شبه اتفاق نمیفته - کار یه روز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go empty: [COLLOCATION] تخلیه کردن/شدن خالی ک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll have tea sent: بگم براتون چای بیارن. . . 💠 Goo ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

until doomsday: [INFORMAL] تا قیام قیامت - تا روز ق ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if we rely on them we'll have to wait until doomsday: ما اگه بخوایم به امید اینا بشینیم، ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from now until doomsday: MEANING: - From the present moment ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

till doomsday: SYNs: forever for all times alway ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this isn't my concern: Concern= مربوط بودن به this isn't m ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you did say: کاربردی محترمانه از فعل say به نشان ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

robin: Robins build nests almost anywhere

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guest house: We expected that the guest house wo ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supremacy: Sheikh Yamani, Mastermind of Saudi ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crackers: نوعی بیسکوئیت که معمولا با پنیر میل ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reluctantly: I asked if I could see the letter, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

babygirl: ALTERNATIVE FORM: baby girl ★ ( fan ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in for a penny in for a pound: 🔰In For a Penny, In for a Pound Co ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

offer that can't be refused: :Alternative form offer that can't ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take a flier: :Alternative form take a flyer 🔰T ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

price yourself out of the market: ⭐Price Yourself Out of the Market ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

price oneself out of the market: ⭐Price Yourself Out of the Market ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

an offer one can't refuse: :Alternative form offer that can't ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ten a penny: 💎Ten a Penny Ordinary, inexpensive ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

never look a gift horse in the mouth: 💎Never Look a Gift Horse in the Mo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

double dipping: :Alternative form double - dip 🔰D ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

take a flyer: 🔰Take a Flyer To take a rise; espe ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

live by the sword die by the sword: :Alternative forms - all they that ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a sense of: ✔️ حسی از . . . ✔️ یک جور . . . ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nonpracticing: . E. g Though born to a Muslim fami ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sporadically: In the years that followed, Aghdash ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jasmine: . E. g In 2013, she released her au ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cuddle: SYN: hug - embrace ▪️▪️▪️ If the ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shades: سایبان پنجره ( که پشت پنجره از بیرو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the loose: A series of unsolved murders on the ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tell on someone: [INFORMAL] ۱ ) لو دادن - خبرچینی کر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

esperantist: اسپرانتیست یا اسپرانتودان ( به اسپر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrug somebody or something off: SHRUG SOMEBODY/SOMETHING OFF/AWAY t ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

insurrection: :SYN mutiny - rebellion - uprising ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

what's good for the goose it's good for the gander: ⭐What’s Good for the Goose Is Good ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

honor system: ⭐Honor System A system of payments ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go wild: معنای دوستمون ✅to get very excited ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

something to crow about: 💎Something to Crow About💎 Meanin ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

a penny for them: :Alternative forms a ) penny for yo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

nice chunk of change: ⭐Nice Chunk of Change A large amoun ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

out the door: ⭐Out the Door ( With everything in ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

stalking horse: ⭐Stalking Horse⭐ Meaning: Someone ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

swim with sharks: 🔵Swim with Sharks🔵 Meaning: To t ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

to have butterflies in your stomach: 💎To have butterflies in your stoma ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

not the end of the world: :Meaning not the worst thing that c ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

strain at a gnat and swallow a camel: ⭐strain at a gnat ( and swallow a c ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

double dip: 🔰Double - Dip Improperly get incom ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

sitting target: :Alternative form Sitting duck 🔰S ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

have skin in the game: ⭐Have Skin in the Game Be risking s ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

if you want a thing done well do it yourself: :Alternative forms - if you want s ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

it's high time: ✅ دیگه وقتشه که . . . ✅ خیلی وقت پ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

nest egg: 🔰Nest Egg Retirement savings; weal ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crow about something: 💎crow about ( something ) 💎 1. L ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

well thought of: ✔️از نظر دیگران/عموم مردم خوب و پسن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

strangle: The autopsy report revealed that th ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidential: a confidential report leaked to the ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adhere: رعایت کردن - پایبند بودن - پایبندی ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

metaphor: ✔️ استعاره :Meaning a metaphor is ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lift someone's spirits: :Meaning to make someone feel more ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

make ends meet: 💎Make Ends Meet Have enough money ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cracked up to be: ⭐All It’s Cracked Up To Be As good ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

agreement in principle: ❇️Negotiation Idioms ⭐Agreement In ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

he would put legs under a chicken: 💎He Would Put Legs Under A Chicken ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hawks will not pick out hawks' eyes: :Alternative form hawk will not pic ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

better to be thought a fool: :Alternative forms - better to rem ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

many a mickle makes a muckle: :Synonyms - a journey of a thousan ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

friend in need: 🔰a friend in need🔰 ( is a frien ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

crunch the numbers: 🔰Crunch the Numbers Do calculation ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

cost sb a pretty penny: Alternative: ( a ) pretty penny � ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

raise someone's hackles: 💎Raise ( Someone’s ) Hackles💎 Me ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

screw the pooch: 💎Screw The Pooch💎 Meaning: To ma ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

make a silk purse out of a sow’s ear: 💎Make a Silk Purse out of a Sow’s ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

on a lark: 💎On a Lark💎 Meaning: Spontaneous ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

puppies and rainbows: 💎Puppies and Rainbows💎 Meaning: ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

lions' den: 💎Lion’s Den💎 Meaning: Any danger ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

poison pill: ⭐Poison Pill A provision or feature ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

get the point across: ✅ فهماندن موضوع/مسئله ای به دیگری ✅ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

that's quite alright: ( spoken ) reply to someone who sa ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

play cat and mouse: 💎Play cat and mouse💎 Meaning: Tr ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

move up in the world: 💎Move Up in the World💎 ( Informa ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

come up in the world: :Alternative form move/go up in the ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

give someone the old heave ho: 💎Give Someone The Old Heave - Ho💎 ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

have one’s back against the wall: 🔵Have One’s ) Back Against the Wal ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resonate with: معنای دوستمون: ✔️ ارتباط برقرار کرد ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hasten: She saw his quick frown and hastene ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

awkwardly: He explained awkwardly that he had ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hostility: This goes some way towards explaini ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

to be into something: معنای کاربر محترم: ✔️ چیزی یا کاری ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

loaded for bear: 💎Loaded for Bear💎 Meaning: Prepa ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

pink slip: ⭐Pink Slip⭐ A layoff notice; loss o ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

know the ropes: :Alternative form learn the ropes ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

the rank and file: ⭐Rank and File⭐ The ordinary member ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

go up in the world: :Alternative form move/come up in t ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

you can take it to the bank: ⭐You Can Take It to the Bank [Figur ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

kangaroo court: 💎Kangaroo Court💎 Meaning: A cour ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

turn turtle: 💎Turn Turtle💎 Meaning: Capsize, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hive mind: 💎Hive Mind💎 Meaning: The knowled ...

٥ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

have a gander at: 💎Take a Gander💎 Meaning: Go to t ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

out of work: 💎Out of Work💎 Unemployed 💎out ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

penny pinching: ⭐Penny - Pinching Frugal, avoiding ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

tlc: ⭐TLC Tender Loving Care ⭐TLC noun ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

walk of life: :meaning When people talk about wa ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

hold your horses: 💎 ( . Hold Your Horses ( generally ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

bang for the buck: 🔵Bang for Your Buck Value for your ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

not to brag: ?Are you good at math Well, ⭐not t ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

fish or cut bait: ⭐Fish or Cut Bait⭐ ( usually an ex ...

٥ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feign: تظاهر کردن به - خود را به. . . زدن ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get seats: E. g. We had to travel separately a ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rhapsody: :Meaning a piece of music that has ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set the tone for something: ✔️ حال و هوا، جو و فضای چیزی را تعی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set the tone: ✔️ حال و هوا، جو و فضای چیزی را تعی ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set in: - به وجود آمدن ( ایجاد شدن ) - آغ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scheme: Verb نقشه کشیدن - دسیسه کردن - نقشه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go in: مطلبی در مغز/مخ کسی رفتن . . . I ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get an idea of: یافتن ایده ای - بدست آوردن ایده ای ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whole grains: غله سبوس دار whole grains غلات سبو ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resistance band: طناب یا کش هایی که ورزشکاران در ورز ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

training exercises: تمرینات آموزشی ( مثل حرکات/تمرینات ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heartwarming: دلگرم کننده - امید بخش . . . I wa ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early morning: Parts of the Day Morning 5 am to 1 ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insurance premium: An insurance premium is the amount ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold significance: اهمیت داشتن برای :Meaning express ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

healthy fats: :Meaning “Good” unsaturated fats — ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grow back: دوباره بلند شدن موها دوباره رشد کرد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

calming music: موسیقی آرامش بخش What do you do to ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tote bag: tote bag کیف بزرگ رو دوشی یا دستی ر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fashionable: e. g. Do you like bags? Yes, I do. ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

functional: به کار آمدنی - کار راه انداز - بدرد ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plus: امتیاز - مزیت e. g. One piece of ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

narrowly: بزور، با فاصله نزدیک 1 ) He narrowl ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yet: ✅تابحال He has yet to win a major t ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

olympics: . E. g to win gold/silver/bronze ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peacefully: ⁦✔️⁩با آرامش، به آرامی His wife was ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

health conscious: compound adj معنای دوستمون: صفت بر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

begin with: Example: It's so much easier to ord ...

٥ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

step outside your comfort zone: . e. g I have a friend named Sarah ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

parasol: Umbrella = چتر بارانی Parasol = چتر ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jockey: ✔️با حیله فراهم کردن، نیرنگ زدن ✔️گ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

allspice: ⁦✔️⁩نوعی ادویه قهوه ای رنگ و پودرش ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

candy man: مواد فروش Nope, HBO Max isn't stre ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sworn: ADJECTIVE 🗣️سُرْن قسم خورده ( مثال ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tangerine dreams: Tangerine💥 is a symbol of false pe ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be looked at: ⁦✔️⁩مورد توجه قرار گرفتن The retur ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

need you ask: این دیگه پرسیدن داره! !need you as ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lose one's bearings: :Meaning If you lose your bearings, ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slanderous: ✔️ افترا آمیز، تهمت آمیز، اشتباه و ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in common with: Are most of your friends from schoo ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

try out: :Meaning ✔️ test something new or d ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charity appeal: ⁦✔️⁩فراخوان خیریه An appeal to mem ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manhandle: Hermes: Our undercover reporter see ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hustle and bustle of: شلوغ پلوغی - جنبش - هیاهو - همهمه ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

geological: . e. g Under general supervision, a ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

royal court: دربار سلطنتی MEANING: - A royal c ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

someone would give someone the shirt off his or her back: someone would be willing to do anyt ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give someone hell: [Idiom] slang to criticize someone ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the sea: ✔️در نزدیکی کرانه، نزدیک به ساحل [C ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

indiscretion: Add to that, her blabbing about my ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

financial doings: ⁦✔️⁩کارهای مالی She's talking fina ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

be taken up with: be taken up with something/somebody ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

local sensitivity: حساسیت های محلی ( local sensibilit ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hospitalize: ⁦✔️⁩بستری شدن/کردن ( در بیمارستان ) ...

٥ ماه پیش

مدال‌های Farhood