نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
confrontation: saying it “anoints preselected lead ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intervention: مداخله ill - fated American interv ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resentment: رنجش، دلخوری it still stirs resent ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
progressive: آدم پیشرفت گرا، ترقی خواه ( در هر ز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
over: 👈The story continues over the page ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
popularity: محبوبیت Football's popularity cont ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intervene: He went on to say that there was li ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be about: ◾درباره . . . بودن، مرتبط/مربوط بود ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
narrowest: E. g. The poll shows that the gover ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
expedition: ⁦✔️⁩هیئت اعزامی I think we've chos ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
seduction: فریبندگی The seductions of life in ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abandon: ✔️دل کندن، دست کشیدن It was his in ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shady: ۱ ) سایه دار، پر سایه The door lead ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
terrain: ✔️زمین We asked Ralph to lead us t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lead poisoning: مسمومیت ناشی از فلز ( سمی/مسموم کنن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lead poisoning: مسمومیت ناشی از فلز ( سمی/مسموم کنن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
retain: ⁦✔️⁩حفظ کردن - از دست ندادن 👉🏿 Sh ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lap: Lewis held onto the lead until the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
opinion poll: . E. g The latest opinion poll puts ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
by which: E. g A lead is also the amount or d ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
productivity: The company has improved operating ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
productivity gains: افزایش بهره وری The company has im ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operating performance: عملکرد عملیاتی The company has imp ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sue: ✅ ( حقوق ) اقامه ی دعوی کردن، ( از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
commanding lead: پیشتازی مطلق The brand will give t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
building society: For ISAs, building societies again ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
top paying: پردرآمد For ISAs, building societi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trial: آزمایش/تست ( پزشکی و غیره ) 1 ) T ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
furious: They have played a lead role in the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
eclipse: ⁦✔️⁩تحت الشعاع قرار دادن، سایه افک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abide: ✔️پابرجا ماندن ( به سوگند، قسم و غی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unifier: Anthony Scaramucci, the former Whit ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lifelong: دیرین، همیشگی Scaramucci, a lifelo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ripen: ✔️رسیده شدن The fruit changes colo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ripen: ✔️رسیده شدن The fruit changes colo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tense: ⁦✔️⁩پرتنش He managed to change the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nappy: UK: nappy US: diaper پوشک بچه She ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tide: موج The president realized he coul ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the eighties: دهه هشتادی ( میلادی ) The eightie ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
climate: ✔️ ( به طور کلی ) شرایط، وضع In th ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for so long: واسه مدت طولانی I needed a change ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
for so long: واسه مدت طولانی I needed a change ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
net change: دگرگونی محض net change in incomes
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
resist: ✔️تن در ندادن We resist change bec ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unknown: We resist change because of fear of ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
loose change: پول خرد [سکه ( نه اسکناس ریز ) ] 1 ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
joined up: به هم پیوسته My daughter is just s ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
touch of: The suite will add a touch of class ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chlorine: Chlorine is added to the water to k ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quarantine: He told the Yediot Ahronot newspape ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
magnificent: باشکوه، مجلل، عظیم ارزشمند ⁦✔️⁩ خار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
illusion: ⁦✔️⁩تصور اشتباه ( باطل ) ، خیال واه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
power grids: شبکه برق ( سراسری ) Climate Chang ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grid: ⁦✔️⁩شبکه برق ( سراسری ) 1 ) Clima ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
enviously: He leant in and kissed her as I wat ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spike: ⁦[noun] ✔️⁩ افزایش ناگهانی و بزرگ د ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be made: واداشتن، واداشته شدن، مجبور شدن/کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smash: معنای آبادیس: ✔️ ( با سروصدا یا شدت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drag away: DRAG SB AWAY to make someone leave ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drag away: DRAG SB AWAY to make someone leave ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
confidentially: ?Can I speak to you confidentially
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
calmly: Choking back my anger, I tried to s ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whisper: verb در گوشی حرف زدن noun صحبت در ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
jeer: ✔️هو کردن There was loud jeering f ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boot: صندوق عقب ( اتومبیل ) Police told ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
customs official: مامور گمرک A customs official orde ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
customs official: مامور گمرک A customs official orde ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hatch: دریچه ( نوعی در ) The hatch opens ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
obituary: ⁦✔️⁩اعلامیه ترحیم 1 ) People openi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
once in a while: 👈🏿. . . I do wish you would open ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
phone directory: دفتر تلفن When I got home I opened ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
script: ⁦✔️⁩نمایشنامه، فیلمنامه، سناریو I ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
assail: ⁦✔️مورد هجمه/هجوم ( تبلیغات، تصاویر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infected: آلوده ( به ویروس و غیره ) If an e ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hook: As soon as I opened the cover of th ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
piece of cloth: تکه پارچه When he opens the piece ...
٨ ماه پیش