نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قلمداد کردن: deem پنداشتن دانستن بر این باور بود ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حرکت نمایشی: tokenism
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put right: اوضاع را درست کردن یا سر و سامان دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رضایت داشتن: countenance پذیرفتن رضایت دادن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رضایت دادن: countenance پذیرفتن رضایت دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
even before: دقیقا قبل از در حقیقت قبل از حتی قب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
even before: دقیقا قبل از در حقیقت قبل از حتی قب ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محل دنج: niche
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وهله اول: firsthand
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مرتبه اول: firsthand
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اجمالا: succinctly
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تمرین نمایشنامه: rehearsal=
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تمرین کنسرت: rehearsal=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
emphases: emphasis: تاکید 🗣️ اِم فِ سِس ( چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
emphases: emphasis: تاکید 🗣️ اِم فِ سِس ( چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انگیزاننده: motive
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
جنب اور: motive تولید حرکت فیزیکی یا مکانیکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محرکه: motive تولید حرکت فیزیکی یا مکانیکی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نقش مکرر: motif نقش مکرر ( در طرح ) یک تصویر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دلسوزی بحال خود: self - pity
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ملاحظه کارانه: delicately
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تندیس کوچک: figurine مجسمه کوچک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tinned fish: canned fish= کنسرو ماهی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پرسنل زمینی فرودگاه: ground crew
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اسکناس پنج دلاری امریکا: ( slang ) fiver
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تطابق دادن: adapt
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وفق دادن با: adapt
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تطابق: adaptation
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
افسار: lead افسار قلاده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
strain: [Verb] ⁦✔️⁩تحت فشار/تنش گذاشتن دارا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curse: طلسم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
spending habits: buying habits= عادتهای خرید You mus ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دماغه امید: cape town استان دماغه امید واقع در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جلزوولز: Piping hot
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خیلی داغ: Piping hot
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کالبد شکاف: coroner
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لوس و ننر: spoiled
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spoiled brat: بچه لوس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مایه کوبی: Vax ( مخفف vaccination or vaccine ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طرز قرار گیری: stance
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گریزگاه مالیاتی: tax haven
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایمن گاه: haven
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هرکدام: apiece
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be sitting: بشین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وسط هدف: bull's eye
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بی اهمیت ساختن: undermine
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your servant: خدمتگزار شما! ( حرف ندا که جهت احت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
yes'm: Yes ma'am= بله خانم چشم خانم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جریحه دار: crushed جریحه دار ?Wasn't Mr. Cantr ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
outrageous: ۱ ) شرم آور، غیرمتعارف، زننده، توهی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شرم اور: outrageous شرم آور It's outrageous ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اهل شمال خاوری امریکا: Yankee
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i knew it: من یادمه!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
quick as anybody: قبل از همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yellow jack: تب زرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عصر بخیر: bonsoir ( به فرانسوی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get a sense of something: - سر درآوردن از موضوعی - دریافتن و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اصل قضیه: brass tacks
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اقلام پستی ناخواسته: junk mail
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مراجع دولتی: authorities
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مقامات عالی رتبه: officials
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stacking shelves: چیدن ( چیدمان ) قفسه ها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
record setter: رکورددار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
record setter: رکورددار
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hard drinking: ( آدم ) عرق خور، ( آدم ) بد مست، ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عرق خور: hard - drinking
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دائم الخمر: hard - drinking
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the strength of: به خاطر ( because of )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ترجیح دادن: would rather simple V
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
class of degree: With this type of degree, the level ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hard frost: 1 ) A hard frost is a frost where b ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hard frost: 1 ) A hard frost is a frost where b ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pres: اسم خاص مذکر ( مخفف Preston )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my felicitations: تبریک میگم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
felicitation: My felicitations تبریک میگم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
felicitation: My felicitations تبریک میگم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غسل تعمید دادن: baptize
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متمایل بودن به: incline
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disrupt: تحول آفریدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تحول افرین: disruptive
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از عرشه کشتی: overboard
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be due to: Be due to is used to talk about thi ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sheets: 1 : a large piece of cloth used to ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گرفتگی عضله: Crick Ex: I got a crick in my neck ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کلافه شدن: fed up with خسته و کلافه شدن از چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به صورت تصادفی: 1 ) by accident 2 ) not on purpose ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شانسی: By accident تصادفی غیر عمدی شانسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
هورمون افزایش دهنده فشار خون: adrenaline
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run round in circles: run round in circles informal :to ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run around in circles: go/run around in circles to keep ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بسته پستی: parcel
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در کناری: side door در کناری در فرعی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بسیار بد: pathetic e. g. pathetic jokes جوک ه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شاهراه: expressway
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
monique: The name Monique is a girl's name o ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
monique: The name Monique is a girl's name o ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sublemma: sublemma ( plural sublemmas or subl ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کبودشدگی: bruise e. g. skin around the eye wa ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منجلاب: quagmire
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موقعیت سخت و دشوار: quagmire
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
then again: ضمنا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
محروم شدن از: forfeit
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
محرومیت از: forfeit
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
part of the time: بعضی وقتا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run down hallways: run down Run - down buildings or ar ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به هر صورت: 1 ) anyhow 2 ) at all
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why shouldn't i be: چرا نباشم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
معروفند: so - called
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هموطنان: countrymen
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
troubled times: دوران بحرانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دوران بحرانی: troubled times
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go away: برو بابا! )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
so long: این همه وقت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
about what: در چه مورد؟
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پخش شدن: smear پخش شدن ( رنگ و خون و . . . )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از حال رفتن: Faint غش کردن، از حال رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
از حال رفتن: Faint غش کردن، از حال رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
panama canal: Panama Canal Zone Canal Zone, also ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کنترل داشتن: exercise
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خسته شدن از: fed up with
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حواست باشه که: mind you
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
got to one's feet: get to ( one's ) feet feet To stand ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
barb: Abbreviation of Barbara
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
barba: Abbreviation of Barbara
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
babs: Abbreviation of Barbara
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
johnie: Abbrevation of Jonathan or John
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
handy: بدرد بخور و پرکاربرد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as doing so: as doing so "as" thus means "becaus ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ارام بخش: barbiturate قرص خواب آور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back taxes: Back taxes is a term for taxes that ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رزق و روزی: livelihood
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حفظ کردن: save
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کنار گذاشتن: save حفظ کردن کنار گذاشتن دست نزدن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محفوظ از هوا: airtight
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wise guy: بچه زرنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تاختن بر: bash ۱ ) ( با حرف یا ضربه ) حمله ور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کسی را تیغ زدن: hustle کلاهبرداری کردن کلاشی کردن ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پر اخم و تخم: ( adj ) lowering پر اخم و تخم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چرند گفتن: drool
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در اخرین لحظه: at the eleventh hour
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
وول خوردن: shift ۱ ) جم خوردن وول خوردن ۲ ) جا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
وول خوردن: shift ۱ ) جم خوردن وول خوردن ۲ ) جا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
furling and unfurling: باز و بسته ( کردن ) چتر و پرچم و . ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
این و ان دست کردن: waffle
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرت و پلا گفتن: waffle
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انتقاد کردن: lash سخت نکوهش کردن انتقاد شدید کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
انتقاد شدید کردن: 1 ) lash 2 ) rap
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سخت نکوهش کردن: lash
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ازار دادن: nettle آزردن رنجه داشتن ایجاد بی صب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد خرده گیری قرار دادن: crab ۱ ) شکوه کردن ۲ ) غرولند کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیمه خواب بودن: doze چرت زدن نیمه خواب بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hark back: اشاره داشتن ( کردن )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشاره کردن بر: hark back اشاره داشتن عطف دادن به
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
درباره چیزی حرف زدن: harp ( مصرا ) درباره چیزی حرف زدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باسختی جلو رفتن: plow
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به سختی پیش رفتن: plow به سختی پیش رفتن به سختی به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep watch one's bed: شب زنده داری کردن کنار بستر کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep watch one's bed: شب زنده داری کردن کنار بستر کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep somebody housebound: ( اجباراً ) کسی در خانه نگه داشته ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
see you when: see you when ( informal ) Used as ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
engaged tone: خط رو خط شدن ( تلفن و موبایل و بیسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حمایتگر: supportive
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تقبل کردن: undertake پذیرفتن قبول کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مشخص شدن: project نشان داده شدن ( اعلام کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تکذیبیه: disclaimer
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منحرف شدن: digress ( از موضوع ) پرت شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تامین کردن: furnish فراهم کردن تهیه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دیوانه چیزی: sucker شیفته هلاک/مرده چیزی دیوانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خیلی: awfully بسیار زیاد خیلی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیزار بودن: fed up with
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اندوه: ( slang ) blues حزن اندوه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wash basket: 1 ) The perforated container that h ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادم درنده خو: hyena ( hyaena
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good hunting: 1 ) Good hunting, uttered to the te ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حتما: !by all means ( در پاسخ پیشنهاد/سخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dynamos: 1. A generator, especially one for ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sanitation department: 1 ) the department of local governm ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sanitation department: 1 ) the department of local governm ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ورجه و ورجه کردن: jig
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در اغوش گرفتن: caress در آغوش گرفتن و بوسیدن در آغ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بوی تعفن: stench بوی گند و زننده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منطبق شدن: accommodate اصلاح شدن جور شدن پا به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مبلغ صرف شده: outlay مبلغ صرف شده هزینه کرد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارثی: inborn
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تصادفی شنیدن: overheard ناخواسته شنیدن ( از دهان ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قیام کردن: rise up
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if: ۱ ) . . . که اگه. . . ۲ ) . . . در ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ندادن: withhold ندادن ( اطلاعات و. . . به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دریغ داشتن: withhold ندادن ( اطلاعات و. . . به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مقاومت کردن: put up
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to burn sth to the ground: 1 ) or raze sth to the ground. phra ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از پا درامده: prosprate در غلتیدن از پا درآمده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
at half mast: نیمه افراشته ( پرچم )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as best as one can: به بهترین وجهی که شخص بتواند، تا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as best as one can: به بهترین وجهی که شخص بتواند، تا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
say to oneself: به خود گفتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the worse for wear: 1 ) phrase. If you say that someone ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عوامل محیطی: nurture عوامل محیطی ( nature≠ ) ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
your lordship: عالیجناب
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخشی از چیزی بودن: Constitute به حساب آمدن بخشی از چیز ...
١ سال پیش