نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زمان مرخصی: time off=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دوربین ویدئویی: camcorder
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مستاصل: desperate
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با ناامیدی: desperately
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از فرط استیصال: desperately
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به شدت: desperately
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لباس پوشاندن: habilitate
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مراقبت نمودن: habilitate
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
massacre: race massacre قتل عام نژادی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارتباط برقرار کردن: reach out= interact= تعامل داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ارتباط برقرار کردن: reach out= interact= تعامل داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد مواخذه قرار دادن: slam
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد انتقاد قرار دادن: Slam
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد سرزنش قرار دادن: Slam
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جشن بزرگ: blowout
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
همخوانی داشتن: resonate
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پیچیدن در: resonate
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فاسد شدن: fester
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hunchbacked: پشت خمیده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشت خمیده: Hunchbacked
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بلغور کردن: mumble
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
حبس ابد: life sentence
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دستگیر شدن: apprehend
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تبرعه شدن: acquit
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تبحر: expertise
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خدمت نظام وظیفه: conscription= servitude=
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
برگزیده شدن: appoint
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دق دلی خالی کردن: wreak
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دق دلی خالی کردن: wreak
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تسلیم کردن: intrigue
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گرفتار کردن: intrigue
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی رو دربایستی: candid
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
همین: that's all
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
همین: that's all
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صدای شبیه به اه ایجاد کردن: sigh
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صدای اه مانند: sigh
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اخ: ouch
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بریده بریده نفس کشیدن: gasp
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
حالت خفقان پیدا کردن: gasp
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به خفقان افتادن: gasp
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تحولی: transitional
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رابطه ای را بهم زدن: Break up
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اقرار کردن: Declare
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کاناپه کوچک: love seat
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
همانی: the same
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
الکترونیکی پول پرداخت کردن: Wire
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
الکترونیکی پول انتقال دادن: wire
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
فرشته شانس: angel of luck
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
juvenile diabetes: دیابت کودکان
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اشکال تراشی: hindrance
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تازه وارد: freshman fresher
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بازگویی: rehearsal
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
یک به یک ذکر کردن: enumerate
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افزودن بر: beef up
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تقویت کردن: beef up
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گواهی دادن: authenticate
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گواهی دادن بر: authenticate
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
کنسل کردن: call off
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
چشم پوشی کردن: forgo=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
featuring: در فیلم و سینما و تلویزیون به معنی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سازش دادن: reconcile
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مصالحه کردن: reconcile
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فعلا: for the time being
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جراحی زیبایی: cosmetic surgery plastic surgery
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sex reassignment: تغییر جنسیت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تغییر جنسیت: sex reassignment=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تغییر جنسیت: sex reassignment=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متلک شنیع گفتن: molest ازار رساندن، اذیت کردن، آزا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فریبنده: Glamour
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
transphobic: adj ترنس هراس یا متنفر از افرادی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کم اهمیت قلمداد کردن: trivialize
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مسئله غامض: dilemma
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احتمالا: arguably
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نمایش دادن: premiere
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انتقاد پر سر و صدا: ( Slang ) flak
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دوباره برقرار کردن: reinstate
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کنار هم گذاشتن: juxtapose
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به رحم امدن: relent
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فریاد زدن: holler
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فریاد زدن: holler
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دوی استقامت: long - distance
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مبرم: dire
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متواری ساختن: take away دور کردن ( شدن ) ( دور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
excessive force: زور ( خشونت ) بیش از اندازه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
force of the blow: قدرت ضربه 1 ) exertion or the use o ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تفرقه انداز: disruptive
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
خطاکار: culprit
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
مدیر عامل: CEO ( Chief Executive Officer )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you're on: قبوله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سبک مغز: moron
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
evil: ( عامیانه ) نامردی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به عبارتی: in a sense
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
شیر دریایی: walrus
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نظری ندارم: I have no idea
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
نظری ندارم: I have no idea
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i have no idea: نظری ندارم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
الت تناسلی: penis
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محکم بستن: tie up
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رعایت کردن: comply with رعایت کردن ( مقررات و ق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پیروی کردن از: comply with پیروی کردن از ( قوانین ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیروی کار: labor work
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خدمات دولتی: State Utilities
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ایین نامه: code of practice= آیین نامه کاری
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به کار خوردن: avail
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فایده داشتن: avail
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابی و خاکی: amphibious
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ناتوان ساختن: Paralyze
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گسیل کردن: expedite
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دوباره جان گیرنده: resurgent
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دانشجو دانشکده افسری: cadet
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ریدن: suck خراب کردن کاری ( در کاری مثلا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ابهام امیز: vague
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عاری از جزئیات: sketchy
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دراوردن: put out
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیرون کشیدن: put out
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
غلت زدن: roll over
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وانمود کردن به تسلیم: roll over
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از شر چیزی خلاص شدن: off the hook
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از گرفتاری خود را نجات دادن: off the hook
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از مهلکه خود را بیرون کشیدن: off the hook
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مغشوش کردن: derange
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درهم و برهم کردن: derange
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
هول کردن: horrify
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دهشت زده کردن: horrify
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به ترس انداختن: horrify
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دسیسه و توطئه: cabal
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تخمین زدن: reckon
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به حساب اوردن: reckon
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهم ریختگی: turmoil
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
execs: مدیران ( اجرایی ) abbreviation of ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از پیش: beforehand
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بصورت فزاینده: exponentially
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
exponentially: بصورت تصاعدی/فزاینده increasingly ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
به طور فزاینده: exponentially
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
under levered: Describing a company with too littl ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اظهارنامه مالیاتی: tax return
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شوخی سرکاری: hoax شوخی فریب آمیز
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بالکل: in its entirety=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کودک ازاری: pedophilia
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مکتب فکری: cult
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بدجنسی: vice
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that sounds great: خیلی خوبه!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
عوضی: ( slang ) dick
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that sounds incredible: فوق العاده ست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what you talking about: چی داری میگی؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's the one: that's the one. خودشه. ⭐⭐⭐ is t ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
that's the one: that's the one. خودشه. ⭐⭐⭐ is t ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hot chick: دختر خیلی سکسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hot chick: دختر خیلی سکسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست مالیدن به: fondle عشقی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عصبانی کردن: ( slang ) piss off
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hit: 1 ) ( عامیانه ) ترتیب ( کسی را ) د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ترتیب کسی را دادن: hit از لحاظ جنسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you pig: کثافت
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bagel: پیراشکی ( US ) bagel guy پیراشکی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خراب کسی بودن: to be mess about someone
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
قرار عاشق ها: tryst
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تمایل به یک طرف: bias
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد تکریم قرار دادن: revere
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
احترام گذاردن: revere
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مانع شدن: bar
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep waving: دست تکان دادن، بای بای کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as often as: به اندازه ای که هر چقدر که ✅هر وقت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as often as: به اندازه ای که هر چقدر که ✅هر وقت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مواجهه شدن: confront
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نامزد شدن: engage
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دلالت ضمنی داشتن بر: imply
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زبانه: tong
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نرم و براق: sleek ( for hair )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موی کوتاه: crop
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موی پرموج: choppy
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ram down one's throat: ( informal ) to try to force somebo ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لوبیا سبز: string bean
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
محروم از محبت: unloved
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دعای قبل از خوراک: grace
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you son of a bitch: حرومزاده توئه حرومزاده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you son of a bitch: حرومزاده توئه حرومزاده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flattering: بهتر از واقعیت نشان دهنده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dizzying: سرگیجه آور
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
رعایت کردن: comply with
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what the fuck it is supposed to means: منظور کوفتی این چیه؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
no what: In no way or manner; not at all; un ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
عامل نفوذی: جاسوس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیرون راندن: evict بیرون کردن ( مستاجر از خانه )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
قابل توجه: dramatic
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
چشمگیر: dramatic
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
refinancing: تغییر/تعویض آرایش مالی خود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
messy lives: زندگی های نابسامان/بهم ریخته/درهم و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
just as easily: به همان اندازه راحت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
موقعیت هواپیما نسبت به افق: attitude
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کاملا مصرف کردن: exhaust
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مصرف کردن: use up
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
میان حرف کسی دویدن: interrupt
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
فصیح: communicator آدم فصیح و خوش بیان، ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
babygirl: ALTERNATIVE FORM: baby girl ★ ( fan ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
طعنه و کنایه: sarcasm
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
در خفا نقشه کشیدن: conspire در خفا نقشه کشیدن ( برای ت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
particle: همون "وند" در phrasal verbها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the heating: بخاری، شوفاژ، سیستم گرمایشی ( ساخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شغل دوم: side hustle
١ سال پیش