نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rely on: ✅روی کسی یا چیزی حساب ( باز ) کردن ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
weigh in: ✔️ نظر دادن - اظهار نظر کردن - گفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
key plan: نقشه کلیدی سایت ( نفت - گاز - پتروش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equipment layout: نقشه کلیدی سایت ( نفت - گاز - پتروش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
detail drawing: نفت - گاز - پتروشیمی: ⭐نقشه جزئیات ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
package drawing: نفت - گاز - پتروشیمی: ⭐نقشه پکیج ها ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
static equipment: نفت - گاز - پتروشیمی: ⭐تجهیزات ثابت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rotary equipment: ⭐تجهیزات مکانیکی دوار⭐ به تجهیزاتی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rotating equipment: ⭐تجهیزات مکانیکی دوار⭐ به تجهیزاتی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equipment foundation: ⭐فونداسیون تجهیزات مکانیکی و غیره⭐ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
padding plan: نفت - گاز - پتروشیمی: ⭐پدینگ پلن⭐ و ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pad plate: نصب تجهیزات مکانیکی روی فونداسیون ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sliding plate: نفت - گاز - پتروشیمی نصب تجهیزات مک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
outriggers: نصب تجهیزات سنگین و حمل بار: ⭐پایه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
manual crane: نصب تجهیزات و حمل بار: ⭐جرثقیل دست ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
crawler crane: نصب تجهیزات سنگین: ⭐جرثقیل زنجیری ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rigger: نصب تجهیزات و حمل بار: ⭐ریگر ( rig ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lifting team: نصب تجهیزات سنگین و حمل بار: ⭐لیفت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boom collapse: نصب تجهیزات و حمل بار: ✔️ فرو ریختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
crane tipping: نصب تجهیزات و حمل بار: کله کردن - و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
laitance: ✔️ ناخالصی های سطحی بتن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fixed equipment: نفت - گاز - پتروشیمی: ⭐تجهیزات مکان ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boom truck: در حالتی که جرثقیل روی کامیون سوار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bracket segment: سیستم اهرم بندی ساعت اندیکاتور در ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
soft foot: لقی پایه های دستگاه متحرک ( الکتروم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
contain prices: محدود نگه داشتن قیمت ها - باز داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contain prices: محدود نگه داشتن قیمت ها - باز داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't fancy that: علاقه ای/میلی نداشتن به انجام کاری ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fancy something: to fancy something چیزی خواستن [هو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fancy doing something: to fancy doing something انجام کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fancy: [Verb] to fancy somebody به کسی گرا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seems such a pity: به نظر تاسف انگیز میاد. به نظر تاس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a move: SYN: go رفتن - راه افتادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may i beg a lift: میشه درخواست کنم منو برسونید ( با ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
morbid interest: علاقه بیمارگونه ▪️▪️▪️ =diseased, ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dishy: INFORMAL BRITISH sexually attractiv ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to fancy somebody: to fancy somebody به کسی گرایش داش ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hoo ha: ( عامیانه ) جنجال - بیاوبرو 💠 . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i know it by heart: آگاهی داشتن کامل نسبت به موضوعی/کار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i learned it by heart: SYN: know by heart معانی: 1 ) To l ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
important enough: ADJECTIVE ENOUGH Atten: When enoug ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inventory draw: اصطلاح رایج و متداول در مورد حجم ذخ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alarm bells go off: [استعاری] به صدا درآمدن زنگ/زنگ های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alarm bells ring: [استعاری] به صدا درآمدن زنگ/زنگ های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
alarm bells sound: [استعاری] به صدا درآمدن زنگ/زنگ های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an alarm bell sounds: [استعاری] به صدا درآمدن زنگ/زنگ های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an alarm bell rings: [استعاری] به صدا درآمدن زنگ/زنگ های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
an alarm bell goes off: [استعاری] به صدا درآمدن زنگ/زنگ های ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to raise alarm bells: [استعاری] ایجاد نگرانی بخاطر حس کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ring alarm bells: [استعاری] ایجاد نگرانی بخاطر حس کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to set off alarm bells: [استعاری] ایجاد نگرانی بخاطر حس کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to sound alarm bells: [استعاری] ایجاد نگرانی بخاطر حس کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ring an alarm bell: [استعاری] ایجاد نگرانی بخاطر حس کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to sound an alarm bell: [استعاری] ایجاد نگرانی بخاطر حس کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to set the alarm bells ringing: [استعاری] ایجاد نگرانی بخاطر حس کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to set alarm bells ringing: [استعاری] ایجاد نگرانی بخاطر حس کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ring the alarm bell: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to sound the alarm bell: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to sound the alarm bells: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to ring the alarm bells: [استعاری] هشدار دادن و به صدا آمدن/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay charges: بصورت رسمی کسی را به انجام یک جرم/ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
laying an information: علیه کسی اعلام جرم کردن ( شفاهی یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay an information against someone: [حقوق] علیه کسی اعلام جرم کردن ▪️▪ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a claim on someone: a claim on someone ادعا علیه کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a claim on something: ادعا سر چیزی - سر چیزی ادعا داشتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring a charge home to a person: bring a charge home to a person اته ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring something home to someone: [حقوق] اتهامی را گردن کسی انداختن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring something home: [استعاری] مطلبی را روشن ساختن برای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay a charge: بصورت رسمی کسی را به انجام جرمی مته ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bring an action against someone: bring an action against someone علی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
credit a sum to someone: credit a sum to someone مبلغی را به ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deposit with someone: deposit with someone پیش کسی امانت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
discriminate against someone: discriminate against someone نسبت ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
expatriate someone: expatriate someone ترک تابعیت کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go bail for someone: go bail for someone کفالت کسی را کر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
inform against someone: inform against someone از دست کسی ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay an embargo on: lay an embargo on در بندر توقیف کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay down the condition: lay down the condition شرط کردن چیز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay hand upon: lay hand upon [حقوق] وضع ید
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lay on the table: lay on the table از دستور خارج کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lodge a complaint against someone: lodge a complaint against someone ع ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
notify someone: notify someone به کسی اخطار کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
proceed against someone: proceed against someone علیه کسی دا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rebel against someone: rebel against someone به کسی یاغی ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
serve a notice on someone: serve a notice on someone برای کسی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stab at someone: stab at someone چاقو کشیدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
vest a property in someone: vest a property in someone ملکی را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shipping protection: نوعی آپشن و سرویس بیمه ای که در حمل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shipping protection intact: بسته های نم گیر ( سیلیکاژل یا دسی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
measuring device: دستگاه ها و گیج های اندازه گیری از ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
job site: سایت کاری - محل فیزیکی اجرای پروژه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
laydown yard: SYN: laydown area ▪️▪️▪️ انبار با ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
delivery packaging: ⭐بسته بندی تحویل همون نایلون و کیس ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand over: تحویل دادن - واگذار کردن - مسئولیت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
construction operations: عملیات ساختمانی - کارهای ساخت و ساز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cooling passages: مسیرهای عبور سرما - لوله های سرمایش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tan number: یک نوع کد مالیاتی قید شونده روی تجه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil mist: Definition: 1 ) Oil mist is the aer ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil mist system: = oil mist lubrication = oil mist l ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil mist lubrication system: = oil mist lubrication = oil mist s ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil mist lubrication: = oil mist system = oil mist lubri ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
oil mist lubrication: = oil mist system = oil mist lubri ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
msds: = Material Safety Data Sheet
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
Log: Noun گزارش روزانه عملیات/پارامترهای ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
timber: Noun UK ✔️ تیر چوبی چهارتراش - تخته ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
toned legs: پاهای خوش فرم Paris Hilton showcas ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walk in: بصورت چسبیده walk - in صفته و معناش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow fond of: #grow fond of# 1 ) getting a likin ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
line dry: خشک کردن لباس ها با آویزون کردنشون ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tumble dry: Verb خشک کردن لباس ها بعد از شستشو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pier: pier = موج شکن، مول یا هر ساختار دی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
responsible: Responsible authorities مقامات مسئو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
catch up on something: جبران کردن یه کار عقب افتاده یا معن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave something to imagination: چیزی رو به تخیل سپردن - چیزی رو به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
waver: ▪️ waver = نوسان - پس و پیش روی - د ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hemline: noun the level of the lower edge of ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
instil: UK: instil US: instill ▪️▪️▪️ ins ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial strength: توان مالی - بضاعت/قدرت مالی SYN: f ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boast: معنای دوستان: دارا بودن - برخوردار/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
financial status: وضعیت مالی یک فرد - خانواده - شرکت ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
financial background: اعتبار مالی یک فرد - خانواده - کمپا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
financial standing: اعتبار مالی یک فرد - خانواده - کمپا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to embark with: برای شروع کردن ( بحث در مورد چیزی م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
allocating funds: Collocation: اختصاص دادن بودجه به چ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lead a comfortable life: داشتن یک زندگی راحت و آسوده 💠 Wit ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it is because: این امر به این دلیل است که - برای ا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
devote a budget: اختصاص دادن بودجه معمولاً از طرف د ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oral admission: oral admission دخول آلت تناسلی مردا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come back tomorrow: برید فردا بیاید
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know what to do: زمان درماندگی و واماندگی و نداشتن ر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
at your service boss: چشم، چاکرتونم هستیم آقا. در خدمتیم ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
do you need me anymore: دیگه فرمایشی ندارید؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دیگه فرمایشی ندارید: 1 ) Do you need me anymore? 2 ) Do ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don't know what to say: نمیدونم چجوری واستون بگم . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
colic: معنای آبادیس: شکم درد ( شدید و ناگه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
right boss: چشم آقا - رو چِشَم آقا e. g. A: Y ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cover costs: دراوردن خرج و مخارج چیزی یا کسی VE ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cover losses: The verb 'cover' is often used in t ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put sanctions: Collocation تحریم کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ask if they will feed us: بپرس ببین چیزی هم میدن بخوریم؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
استین هرکه نو شد قبله گاه مردمان شد: With cloth newly cut. You will be w ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what does it matter: عیب نداره بابا. . . چه اهمیتی داره ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take one's blood: خون گرفتن از کسی - خون کسی را گرفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
find the vein: پیدا کردن رگ زمان تزریق آمپول یا خو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't play at being ill: e. g. A: Pull up your sleeve, get ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why are you here: اومدی اینجا چیکار؟ چرا اومدی - قصد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive arrows: پرتاب کردن تیر/پیکان به سمت چیزی یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feign ignorance: خود را به نادانی زدن - تظاهر به جهل ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am all devotion: قربونت برم من e. g. You drove a h ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hurt: VERB ۱ ) درد آمدن - درد کردن ۲ ) آس ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come and see us often: زود زود سر بزنی به ما زود به زود به ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go off: 1 ) to leave a place and go somewhe ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
وضع ناجور سلامتی: Follow me. . . you too, son. Your ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stop crowding: شلوغ ش نکنید e. g. A: Stop crowdi ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
each one in turn: A: Stop crowding, each one in turn. ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't let something fall: نذار بیفته - نذار بریزه e. g. A: ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let something fall: let sth drop/fall/slip PHRASE If yo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
may god forgive you: A: What is it? B: Dr. This old man ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خدا بد نده: What's happened to you? ( If the ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be in ten days: PHRASE In 10 days refers to ten day ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if it's for you: A: What is it? B: Dr. This old man ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
any problem: MEANING: any question or matter inv ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come and see me: A: What is it? B: Dr. This old man ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little lady: A: Did Dr. Johnson see her this mor ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
transaminase: MEANING: Transaminases or aminotran ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put in quarantine: PHRASE قرنطینه کردن - در قرنطینه نگ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high fever: تب شدید 💠 A: You will have a love ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fake or real: MEANING FAKE not true, real, or gen ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep something fresh: باطراوت - تازه - سرحال - سرزنده نگه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
choke: خفه کردن یا شدن 💠 C: Hey, you. I ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mouthful: یه لقمه - یه قلوپ - یه دهن پر - یه ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
appease: e. g. EU must not appease Viktor O ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut cost: COMPOUND ADJECTIVE تخفیف دار - تخفی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call out: اسمش میشه call - out ▪️▪️▪️ PHRAS ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tight end: e. g. Travis Michael Kelce ( /ˈkɛl ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hornblower: بوقچی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take someone's heart: Take someone's heart to cause anoth ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pry bar: میله ای فلزی/آهنی با سرهای خم شده و ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pinch bar: نوعی اهرم با سر تیز که برای به حرکت ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
wrecking bar: نوعی اهرم جهت باز کردن درب فلزی یا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ittar: ۱ ) روغن گل سرخ یا گل محمدی ۲ ) عطر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
attar: 🗣️ اَتِ ( رْ ) ۱ ) روغن گل سرخ ی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push someone over the edge: بصورت استعاری اشاره به این معنای دو ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drive someone over the edge: SYN: push someone over the edge - ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
henna: henna tattoo تتو حنایی - تتو حنایی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raise concern: - ابراز نگرانی یا ناراحتی کردن - ش ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
raise concern about something to someone: - در میان گذاشتن نگرانی یا ناراحتی ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cessation of hostilities: e. g. Israel - Gaza war UN securit ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bubble level: تراز BUBBLE LEVEL - A tool emplo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody or something a wide berth: Alternative: give a wide berth to ▪ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
equilux: 🗣️ اِکُ اِ لاٰکْس برابری طول مدت ز ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take something as read: take ( something ) as read idiom Br ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take a reading of: خواندن - قرائت کردن TAKE A READIN ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ncr: *NonConformance Report* A nonconfo ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social apathy: social apathy بی تفاوتی اجتماعی ⭐ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social differentiation: تفکیک اجتماعی social differentiatio ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dilute: [VERB] ۱ ) رقیق کردن - آبکی کردن ۲ ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
air assault: حمله هوایی ( توسط هواپیما - موشک - ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conformity check: بررسی انطباقی - چک انطباقی ( در ای ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
status index: اشاره به تدارک و تهیه و تولید مجموع ...
١ سال پیش