نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
row: قایق ( پارویی ) راندن We were rowin ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prevailing: غالب، حاکم 1 ) We tried to take adv ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a breath of wind: ◾باد تازه There wasn't a breath of ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
northerly: a northerly wind gusting up to 80 m ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sped: . E. g With a generous following wi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wind power: ⁦✔️⁩انرژی بادی renewable energies l ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solar power: renewable energies like solar and w ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
brilliant sunshine: ✔️آفتاب درخشان be bathed in/​bask i ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
glorious sunshine: ⁦✔️⁩آفتاب باشکوه be bathed in/​bask ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be bathed in: ✔️حمام ( آفتاب ) گرفتن be bathed in ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be blessed with: [Collocation] . E. g be blessed wit ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
beat down: ✔️ ( به شدت ) درخشیدن، تابیدن ( Th ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beat down: ✔️ ( به شدت ) درخشیدن، تابیدن ( Th ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
wispy: [Weather] fluffy/​wispy clouds drif ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
drift across the sky: ⁦✔️⁩از آسمان رد شدن fluffy/​wispy c ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off the sea: ✔️در نزدیکی کرانه، نزدیک به ساحل [C ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stiff: [Weather] a stiff breeze blows in/​ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the snow: [Collocation] The snow crunches ben ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crunch: ✔️محاسبات پیچیده انجام دادن ✔️تحلیل ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
turn black: [Bad Weather] [Collocation] the sky ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
block out: 1 ) to stop light or noise from pas ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cover the sky: [Bad Weather] [Collocation] thick/​ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roll in: ⁦✔️⁩ظاهر شدن [Bad Weather] [Colloca ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gather: ⁦✔️⁩گرد آمدن، جمع شدن [Bad Weather] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
form: ✔️تشکیل شدن [Bad Weather] [Collocat ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
snow: [Bad Weather] [Collocation] 1 ) sno ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the wind: [Bad Weather] [Collocation] the win ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fog: Noun [Bad Weather] [Collocation] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dense: ✔️ متراکم، انبوه، پرپشت 👈🏿 One of ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pour down: ⁦✔️⁩باریدن شدید باران [Bad Weather] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in buckets: [Bad Weather] [Collocation] the rai ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whistle: [Bad Weather] [Collocation] the win ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whip: ✔️ ( به سرعت یا ناگهان ) حرکت کردن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strike: 🔰اصابت کردن، برخورد کردن ( صاعقه، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flash: برق زدن - نشان دادن نور شدید ( صاعق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
winds: [Bad Weather] [Collocation] 1 ) str ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
category four: [Bad Weather] [Collocation] forecas ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shelter from: [Bad Weather] [Collocation] be in f ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
storm: VERB ✅یورش بردن، هجوم بردن، ( با خش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be covered: [Bad Weather] [Collocation] be cove ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be shrouded: [Bad Weather] [Collocation] be cove ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be shrouded in: [Bad Weather] [Collocation] be cove ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
seek shelter from: [Bad Weather] [Collocation] get cau ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be blowing: [Bad Weather] [Collocation] British ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be battered: [Bad Weather] [Collocation] be batt ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be buffeted: [Bad Weather] [Collocation] be batt ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
let up: [The Weather Improves] [Collocation ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold off: [The Weather Improves] [Collocation ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the clouds: [The Weather Improves] [Collocation ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
clear: [The Weather Improves] [Collocation ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the sky: [The Weather Improves] [Collocation ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
brighten: [The Weather Improves] [Collocation ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the storm: [The Weather Improves] [Collocation ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sensibilities: حساسیت ها The show was careful not ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
local sensibilities: حساسیت های محلی ( Local Sensitivit ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
local sensitivity: حساسیت های محلی ( local sensibilit ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fabrics: Within four years they were shippin ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bound: روانه ( کردن ) . . . They boarded ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
potter wheel: چرخ سفالگری :E. g. one of definitio ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sharp focus: The problem was suddenly thrown int ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bruise: کبود شدگی Miraculously he was throw ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sett off: . E. g We counted up to fifty, then ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
count: [Verb] ⁦✔️⁩ اهمیت/ارزش داشتن، مهم ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
buffet supper: . E. g a buffet supper, generously ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
would be: ⁦✔️⁩داوطلب، خواستار - خواهان چیزی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
solely: The attacks were directed solely at ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cycle route: مسیر دوچرخه سواری The app directs ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
detour: ✔️راه انحرافی ( که هنگام تعمیر و بس ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
summit: ✔️قله The most direct path to the s ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
supply ship: E. g. The bombers scored direct hit ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clinical depression: افسردگی بالینی Clinical depression ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
subjecting: . E. g Grilling involves subjecting ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
lard: E. g. Melt the lard in a pan over d ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vivid: The songs are vivid and emotionally ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
file down: ✔️با سوهان صاف کردن ✔️ساییدن، پرداخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
file down: ✔️با سوهان صاف کردن ✔️ساییدن، پرداخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up ahead: There’s a sharp curve in the road u ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ingenuity: ✅۱ ) ذکاوت و ابتکار ۲ ) تبحر و مها ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be taken up with: be taken up with something/somebody ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take apart: take somebody/something apart infor ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gill: ⁦✔️⁩آبشش Fish take in oxygen throug ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ruthless: Don't be taken in by his charm—he's ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
poise: ✔️به حالت آماده باش در آوردن، مترصد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
squeeze: Verb ( با out ) ✔️obtain with dif ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gingerbread: ✔️چیز قشنگ وکم بها [Idiom] take the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
data privacy: We need to take a firm line on data ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cudgel: [Idiom] take up ( the ) cudgels on ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give onto sth: باز شدن به سمت/رو بسوی/در جهت چیزی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run out of: E. g. She's running out of things t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
worldly possession: تصرف دنیوی ( مال دنیا ) He gave u ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give as good as you get: [Idiom] to be strong and confident ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give me every time: [Idiom] used to say that you always ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give me any day: [Idiom] used to say that you always ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
given half a chance: [Idiom] given the chance/choice ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
given the choice: [Idiom] given the chance/choice ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
given the choice: [Idiom] given the chance/choice ( ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what i wouldn't give for sth: [Idiom] what I wouldn't give for st ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what i wouldn't give for sth: [Idiom] what I wouldn't give for st ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i would give anything: [Idiom] I would give anything/a lot ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i would give a lot: [Idiom] I would give anything/a lot ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i would give my right arm: [Idiom] I would give anything/a lot ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a break: [Idiom] infml stop criticizing or b ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a heads up: [Idiom] to tell someone that someth ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a piece of your mind: [Idiom] to tell someone why you are ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a run for his or her money: [Idiom] to be as good at something ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone a run for his or her money: [Idiom] to be as good at something ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give something a whirl: [Idiom] to try something for the fi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
give someone hell: [Idiom] slang to criticize someone ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give rise to something: [Idiom] fml to cause something to ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
give someone the cold shoulder: [Idiom] to intentionally ignore som ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not give someone the time of day: [Idiom] to not be friendly to someo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not give someone the time of day: [Idiom] to not be friendly to someo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone would give someone the shirt off his or her back: someone would be willing to do anyt ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
thug: . E. g 1 ) He was done over ( =atta ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
paintwork: E. g. The paintwork will need doing ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make into: E. g. They've made the spare room i ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make sth out: E. g. I made a cheque out ( =write ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disguise: ✔️پنهان ساختن، آشکار نکردن، پوشاندن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
altar: نوعی میز/چیدمان که در رسم و رسوم و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
make no bones about: ✔️ابا نداشتن to not try to hide som ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make no bones about: ✔️ابا نداشتن to not try to hide som ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
parking garage: ⁦✔️⁩پارکینگ مسقف که می تونه یه طبقه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have against: ◾have ( got ) something against som ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have back: ◾have somebody back ​[no passive] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have back: ◾have somebody back ​[no passive] ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have on: ◾have somebody on ( informal ) ​ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have up: ◾ ( have somebody up ( for somethin ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
once too often: ⁦✔️⁩خیلی وقت ها E. g. I’ve had it ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
newsagent: E. g. Could you buy a paper for me ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
meticulous: meticulous detail جزئیات دقیق و موش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put above: ◾put something before/above somethi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shoots: جوانه گیاه وقتی که تازه داره از زیر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plagiarism: She's determined that her students ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
keep in with: ◼️keep in with somebody ​ ( Britis ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come from behind: ​ ( in sport ) to win when it was ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come from behind: ​ ( in sport ) to win when it was ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
come on to: ◼️come on to somebody ​ ( informal ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come on to: ◼️come on to somebody ​ ( informal ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spell: ✅طلسم ◼️if you are under someone's ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
come up for: ◾come up for something [no passiv ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull at: Cambridge Dictionary@ ◾pull at sth ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
model citizen: ⁦✔️⁩شهروند نمونه E. g Vick paid hi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rail pass: گذرگاه ریلی The rail pass will pay ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
does what it says on the tin: [Idiom] ✔️If something does what i ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break out in: Oxford Dictionary@ ◾break out in s ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cordon: ✔️کمربند حفاظتی ( صفی از پاسبانان ی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
retiree: Yahoo. com@ Retirees🔴 who pay the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hive: He lived a quiet life, tending his ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
curse: ⁦✔️⁩معضل E. g. They look on single ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
catch at: ◾catch at something ✔️​to touch so ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reckless: He brought about his company's coll ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
specimen: Astronauts brought back specimens o ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sharp practice: The building industry brought in ru ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stringent: . E. g 1 ) Stringent safety regulat ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tripartite: A tripartite agreement brought toge ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to think: ◾ ( . . . to think ( that فکرش رو ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to think: ◾ ( . . . to think ( that فکرش رو ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apparatus: The whole apparatus of communism wa ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
infantry: The infantry fell back in disarray ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infantry: The infantry fell back in disarray ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stumble: He stumbled and fell down لغزید و س ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
appalling: 👈🏿The study found that the fast - ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chronic: And it turns out this causes agoniz ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lesion: They develop painful lesions and fo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take away: E. g. Well, the most important take ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
knotty: It’s a knotty issue, but solving it ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
broiler chicken: it’s not economically efficient to ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
distress: [noun] Chickens seem to, exhibiting ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tackle: ◾ مهار کردن ( مسئله و مشکل ) ، برخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
slaughterhouse: She works on changing how we kill c ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in no time: The dogs saw them off in no time سگ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
inexperience: Inexperience can work against someo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stationary bike: ◾دوچرخه ثابت I work out on my stat ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
frenzy: Nationalist speeches worked the cro ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hinge: ⁦✔️⁩لولا A little bit of oil works ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
squeaky: ⁦✔️⁩دارای صدای جیرجیر/جیغ جیغ A li ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
adverse: The companies called off their merg ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contempt: If you are summonsed and do not att ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
revolting: حال بهم زن/زننده I don't know how y ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ostensibly: NEW YORK TIMES@ After building art ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inevitably: . E. g A war would inevitably ( =ce ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sustained: ✅ پابرجا - ماندگار 1 ) A ⭐sustaine ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
desperate: As he left the theatre, the singer ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cheap money: Cheap money set off a boom in perso ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deliberate: [adj] Can you pick out the three de ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stern: The ship's name was picked out in b ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
contradiction: Only one newspaper picked up on the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tastefully: ◾The owners have built a gift shop ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dispassionate: ⁦✔️⁩بی طرف، بی غرض Traditionally, ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
squat: ✔️ ( بدون اجازه یا حق قانونی ) در م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dammit: New York Post. com@ “I’m not tryin ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
unwind: ◾رفع کردن، از سر راه برداشتن ( گیر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
infinitely: 'Infinitely easier if we had direct ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
breach: [NOUN] رخنه/نفوذ [در تشکیلات/سازما ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
stifling: Despair hangs heavy in the stifling ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shopping trolly: چرخ دستی خرید ( موجود در فروشگاه ها ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
succinctly: ⁦✔️⁩مختصرا، اجمالا Feng Zhao, who ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blow chunks: خودمانی: استفراغ کردن blow chunks ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flair: ⁦✔️⁩شَم It was clear she'd be a gif ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shred: I had nothing to do with him. And I ...
٨ ماه پیش