تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خییییلی قدیم به آویزون دلاویز یا دِلُویز هم میگفتن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تو بوشهر، خیلی قدیم به آویزون میگفتن اِلَنگا

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

توی قسمتایی از بوشهر فعل می رود میشه میشو او میره پارک= او میشو پارک

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جت ها یه گروه قومی دامدار و تا حدودی کشاورز بودن که در اطراف دره سند قسمت پاکستان سکونت داشتند، بعدها عده ای به سمت پنجاب و دیگر ایالات هند کوچ کردن ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فِدَه : حیاط در بعضی از نقاط استان بوشهر میگن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بِرَک یا بِرِک : در لهجه فارسی و گویش های بوشهری یعنی گوشه، کنار، بغل فلان چیز. از بِرک ( نیم رخ، بغل ) شبیهه فلانیه آن وسیه بِرِک ( کنار ) دیوار گذ ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

ترکها اکثرا میگن k�rək و چیزایی شبیه به این. بیل و بیلچه و. . . اکثرا هندیا پاکستانیا و ایرانیا میگن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٨

بیل کلمه ی فارسی است که حتی در زبان سانسکریت هم میگن بیل. حالا ایرانیا ترکی میگن آیا هندیا و بنگلادشیا و. . . هم ترکی میگن؟؟؟ کل شبه قاره هند کشاورز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مهراوه همون محرابه پارسی نو است که هر دو شکل تغییریافته میترائیووم هستن. در پارسی باستان به مهر میترmitr گفته میشد. گرماوه یا گرمآبه، سردآبه، گورآبه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای خیر مقدم استفاده مییشه و همان خوش آمدی به شکل صمیمانه تر هست. من بوشهریم مادربزرگم همیشه اینو میگفت، فکر کنم لرها هم زیاد میگن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شق یعنی راست شق شدن یعنی راست شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

رایان در فارسی دانشمند باهوش و. . . در انگلیسی و. . . پادشاه کوچک در عربی al_rayyan هست یا رَیان یا الریان که میشه سرزمین پرآب یا دری از درهای بهشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ما فارس جنوبیم و دیار رو برای پیدا و آشکار بودن استفاده میکنیم. مثلا میگیم فلانی دیاری اومد، یعنی پیداش شد و. . . قدیم بعضی جاها معنی سرزمینم میداده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در مصر به کاهن اعظم دربارِ فرعون ( حالا نمیدونم که همون وزیر اعظمه یا نه ) میگفتن ha amun ( ها امون ) یعنی پادشاه آمون یا کاهن اعظم، یعنی کسی که از س ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مصر به کاهن اعظمِ دربارِ فرعون ( حالا نمیدونم که همون وزیر اعظمه یا نه ) میگفتن ha amun ( ها امون ) یعنی پادشاه آمون یا کاهن اعظم، یعنی کسی که از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در کتاب مقدس به معنی پر سر و صدا است ، که زبان رسمیه کتاب مقدس از زبان های آرامی و عبری بوده. Hama در مصر ها اَمان یک لقب بوده نه اسم، به معنیه پادشا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این دکون یا دکان را میدونم که صد درصد فارسی یا مربوط زبان تای ایرانیه چون در اکثر زبانهای ایرلنی قدیم میگفتن دکان، توی جنوبم که اکثرا همون واژه های ق ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حالا هی بشینید بزنید توی سر هم. پارس اسم منطقه بوده اما الان شده قومیت. لرا و فارسهای الان یکین ( البته ن همه فارسها ) ، چون فارس زبونای خراسان ، شرق ...