تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضربه تند و تیز. به طور مثال:She gave me a sharp jab in the ribs with her elbow to stop me from saying any more. معنی: اون با آرنجش یک ضربه تند و ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نارس. مثال: آن ها گلابی ها و خیارهای نارس را چیدند و با تمام سرعتی که می توانستند آن ها را خوردند. . They picked unripe pears and cucumbers and ate ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٢

غلات مانند گندم، برنج، ذرت و . . .

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

دقت کنید این واژه به هر گونه سرویسی گفته میشه که باعث بشه موی شما دوباره رشد کنه ( حتی استفاده از شامپویی خاص ) پس کلمه ی" کاشت مو" یه جورایی درست به ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بدون فکر عمل کردن. in a careless and thoughtless manner.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

به نوعی از ماشین هم گفته می شه: A wagon has a low floor that hangs close to the ground, with its length that is greater than its height, and a long r ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ازدواج فامیلی. مثال: is that a result of the inbreeding?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک اسم دخترونه.