دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٨٤٧
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣,٨٢٩
لایک
لایک
٥٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٣٥
رتبه
رتبه در بپرس
٣,٢٣٢
لایک
لایک
٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
٠

adj1= بی فایده - ضعیف - بی عرضه ( برای افراد یا چیزها، بطوریکه که باعث آزار می شود ) / adj2= ـرحم برانگیز

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
٠

به معنای تکان دهنده ( با بار معنایی غم و ترس ) مثلا جنایت تکان دهنده و هولناک

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

معادل های فارسی بسته به زمینه می توانند شامل �مشکل ساز�، �دردسرساز�، �پیچیده�، �چالش برانگیز� یا حتی �بحث برانگیز� باشند.

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
١

nasty ( adj ) : پر از خصومت، بدجنسی یا توهین آمیز ( رفتار/گفتار ) بدذات یا خبیث ( شخص ) به شدت ناراحت کننده، شوکه کننده یا افتضاح ( تجربه/موقعیت ) ...

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

محو تماشای چیزی شدن : در این معنی به جنبه های بصری اشاره دارد.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
تیک ١ پاسخ
١٩٩ بازدید

مثلا وقتی که توی متنی رسمی که راجب اهدافه بیگ پیکچر آورده میشه و یه جورایی به چشم‌انداز دور شخص  اشاره می‌کنه.. ممکنه بهم  کمک کنین متون فارسی  مشابه و  درک بهتری ازش پیدا کنم؟

١ سال پیش
٢ رأی

منظور  کلیت حاکم و یا شمای کلی است.

١ سال پیش