امیرعلی افشار - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

precipitation: نزولات آسمانی شامل برف و باران و م ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nominal: مثلا به اصطلاح اسمی وقتیه که شما ش ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hook up: 1✓ وصل کردن یک دستگاه به برق 2✓ وصل ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

remain: باقی ماندن ( در شرایط قبلی ) همچنا ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

widely acknowledged: مورد قبول عموم عموما تصدیق شده اکثر ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

feed on: A feeds on B در اینجا الف از ب تغذی ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

within: - در محدوده ی - در فاصله ی I wa ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

persuade: فرق convince با persuade در Convinc ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disrupt: وقتی یک فرآیندی یا عملی در حال اجرا ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crawl: تفاوت crawl و creep در crawl چهار د ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

qualitative: Qualitative کیفی Quantitative کمی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

every other day: Every other day=every second day یک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as if: نکته اول � اگر جمله بعد از as if گذ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opt for: Opt for sth ترجیح دادن و انتخاب یک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

girth: محیط یا دورتادور یه چیز یا به اصطلا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imply: معنی دادن بار معنایی داشتن your re ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

point: یه معنیش هم میشه ؛ فایده و تاثیر دا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stink: بلا نسبت بلا نسبت ( بوی عن ) دادن

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resolve: معنی اول: حل کردن ( مشکل ) - پیدا ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notice: فعل : متوجه شدن اسم: هشدار - اخطار ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

average: در نقش صفت : عادی, معمولی ( an aver ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promising: دلگرم کننده. خوش آتیه. امیدوار کن ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

teeming: Be teeming with sth پر و مملو از چی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perceive: درک کردن پنداشتن دیدن برداشت کردن ( ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disturbance: وقتی یک فرآیندی یا عملی در حال اجرا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

withdrawal: عقب نشینی کردن ( نظامی ) صرف نظر ک ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advocate: کلمه "advocacy" به معنای حمایت، دفا ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incentive: Incentive به معنی انگیزش انگیزش های ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

namely: Synonym: videlicet وقتی ازچیزی یا گ ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

register: یکی از معانیش که بهش پرداخته نشده ( ...

٥ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

- بیرون آمدن اخبار -ترخیص شدن از ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grasp: An excellent grasp of English درک و ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invoke: دست به دامان شدن متوسل شدن کمک خواس ...

٥ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trend: رَوَند مُد تغییر در یک بازه زمانی ...

٦ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اگر دوره cool down رو فعال کنی از ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tell you what: الان میگم چیکار کنیم ( یا چیکار کنی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take a joke: تحمل و جنبه ی شوخی را داشتن.

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decisive: قاطع سرنوشت ساز - تعیین کننده 👇 De ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

creep: تفاوت crawl و creep در crawl چهار د ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bumpy: پر از دست انداز Bump and dent فراز ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

end up: ختم شدن به . . . سر درآوردن از . . ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggregate: Aggregate ( فعل ) : تجمیع کردن >> ی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inhibit: تفاوت inhibit با prohibit در اینه ک ...

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یک سفر دو ساعته A two-hour ...

٧ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

Acting president شخص جایگزین و &n ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get around: - رسیدگی کردن به یک مشکل - پیدا کر ...

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Premenstrual syndrome ...

٧ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

given the results: بر اساس نتایج بر اساس یافته ها با ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stench: بوی گند و تعفن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand for: معنی اول ؛ نماد یا اختصار چیزی بودن ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Acting president شخص جایگزین و &n ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kill time: انجام فعالیتی برای راحت تر کردن گذر ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

وقتی پر کسی به پر دیگری بگیرد &nbs ...

٨ ماه پیش

هر ٢٠ پاسخ صحیح

-

بپرس

٨ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

اسمی که به نظر من میرسه. (( Cheeta ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

This is less a problem than an adv ...

٨ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

هر یک اعضا که درحال فراگیری زبان ه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

be the very image: �خیلی شبیه کسی بودن - کپی کسی بودن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

variolate: آبله کوبی کردن روشی قدیمی برای واک ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

پاسخ صحیح عدد ۳ می باشد

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Encryption in cybersecurity refers ...

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

با توجه به نام کاربری شما باید (سو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dwelling house: منزل شخصی

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

سحرخیز باش تا کامروا باشی

٨ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

هر چقدر بیشتر انتظار وقوع چیزی رو ...

٨ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

سحرخیز باش تا کامروا باشی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tender: Tender vs bid Tender به فرایند مناق ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make up for: وقتی یک ویژگی مثبت یک ویژگی منفی رو ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Cut out یک فعل عبارتی هست به معنی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

difficulty: دشواری

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

convention: Convention همون کنوانسیون که میگن ت ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antivenin: پادزهر

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

complice: شریک جرم

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

margine: حاشیه لبه دورترین نقطه چیزی نسبت به ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rust colored: آجری رنگ

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as well as: معنیش رو که دوستان گفتن ( همچنین، ب ...

٩ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

یکی از معانی placement تبلیغ غیرمس ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

merchant marine: ناوگان تجاری گروهی از کشتی ها که ح ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

merchant ship: کشتی تجاری ( عهده دار حمل و نقل ک ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

urinary incontinence: بی اختیاری ادراری عدم توانایی در کن ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inaugurator: افتتاح کننده

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

used to: Used to عادتی که در گذشته داشتی ◇I ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stink: بلا نسبت بلا نسبت ( بوی عن ) دادن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disruption: وقتی یک فرآیندی یا عملی در حال اجرا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

commit: - ارتکاب ( جرم ، خودکشی و . . . ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

under no consideration: به هیچ وجه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

midwestern: ایالت های مرکزی ( باختر میانه )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

end up: ختم شدن به . . . سر درآوردن از . . ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

matter of debate: موضوع بحث و جدل محل اختلاف نظر

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

توبرکل ها برآمدگی های روی استخوان ...

١٠ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

She/he (rings a bell) for me

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

throw a tantrum: به ترکی میشه شیلتاخ کردن. به حالتی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

you can be of no help: To be of no help وقتیه که چیزی یا ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technique of choice: روش انتخابی وقتی برای انجام یک کار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drive in theater: سینمای ماشین رو سینمایی که پرده آن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atop of: بر روی بر فراز

١٠ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Love being able to بعد از یک فعل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

issue: - به یک جلد مجله میگن. ○Back issue ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

contributing cause: عامل موثر/کمک کننده/دخیل

١١ ماه پیش

پاسخ به پرسشی که حداقل ١٠ رای دارد

-

بپرس

-

She/he (rings a bell) for me

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

وقتی شما فاعل جمله نیستید و کاری ر ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Dominate به معنی غلبه کردن - ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

exporting: صفت exporting به معنای صادراتی یا م ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

volatile: Volatile Middle East خاورمیانه ی بی ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

معنی : آن بیشتر منطقی است. زمان: ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

فریاد زدن ضجه زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

astronautic: کیهان نوردی فضا نوردی

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

astronautical: صفت هر چیزی راجع به فضانوردان یا عل ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

odds and sods: خرت و پرت کارهای کوچیک و متفرقه خور ...

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

You should (or must) memorize this ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Present perfect continious ...

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

air traveller: مسافران هواپیما

١١ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

حالم رو خراب میکنی. I am sick of ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high wheelers: دوچرخه های بدون زنجیر که چرخ جلوی ب ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come on the market: موجود شدن ( در فروشگاه جهت فروش )

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

دو کلمه که معمولا همراه هم می آیند ...

١١ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

وقتی به صوت صلح عمری(بخونید عمرآ) ...

١ سال پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

Convince ینی کسی رو متقاعد میکنی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

widely acknowledged: مورد قبول عموم عموما تصدیق شده اکثر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

speak ill of: درمورد کسی یا چیزی بد گفتن. برعکسش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supporting argument: - اثبات ادعاها - حمایت از دلایل Ar ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

circumflex: قوس دار - خمیده - پیرامونی نام یکی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

malodorous: صفت بد بو Malodour ( اسم ) ؛ بوی ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the same old: کاری یا چیزی رو مثل گذشته انجام داد ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

drop acid: مواد زدن ال اس دی ( نوعی ماده مخدره ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a perfect end: یک پایان عالی حُسن ختام

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lose nerve: شهامت را از دست دادن به اندازه ی کا ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

videlicet: Namely

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های امیرعلی افشار