دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٢٢٣
رتبه در دیکشنری
٧,٣٠٣
لایک
١٨
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
١ هفته پیش
١
گهگاهی، گاهی، بعضی وقت ها هممعنی با: off and on on and off on - off ( every ) now and then/again every so often ( every ) once in a while from ...
٢ هفته پیش
٠
live high on/off the hog زندگی پر زرق و برق داشتند
٣ هفته پیش
٠
ساده و بی امکانات، فرد شجاع و با انظباط
٤ هفته پیش
٠
کمال میل
١ ماه پیش
٠
شرایط موجود ناشی از قبل
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.