پیشنهادهای Hala (٢٢)
مترادف in existance به معنی "موجود"
مترادف: Concentrate on
برای مترادف get some insights
اراده کردن، میل داشتن، انجام دادن ولی Do well موفق شدن
تشکیل خانواده دادن
درگیر شدن become involved in crime درگیر جرم شدن
اثرات سوء The side effects of disengagement from schooling might not be significant in the first several years. اثرات سوء دوری از مدرسه ممکن است د ...
حرفه مناسب، حرفه واقعی At 17she found her true vocation as a writer. در سن ۱۷ سالگی او نویسندگی را به عنوان حرفه مناسب خود انتخاب کرد.
به شدت بد اخلاق و عصبانی If someone is behaving like a bear with a sore head, they are very irritable and bad - tempered. When his team lost the ...
Out of season=even in midwinter در شرایط نامساعد یا فصل نامساعد in unfavourable conditions, season
به فلانی نمیرسه مث فلانی خوب نیس
ارائه دادن مدرکی محکم دال بر عدم حضور در صحنه جرم بهانه ای محکم ارائه دادن
منظره بدون مانع
بد اخلاقی، کج خلقی کردن
Towering cliffs صخره های بسیار بلند
ریتم سریع و پر هرج و مرج the fast and chaotic rhythm
بوران برف
بوران برف برف و باد
باد گزنده یا باد یخی
یعنی اینکه شدت باد در حال افزایش است When The wind is increasing in intensity
فوبیا ریش و رشد ریش
ورشکست شدن