دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٥٠٥
رتبه در دیکشنری
٥,٣١٢
لایک
٢٧
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
تضمین مالی دادن
٣ ماه پیش
٠
( انگلیس - عامیانه ) بعد از یه مدتی یا بعد از یه سردرگمی ای بالاخره فهمیدن و متوجه شدن اصطلاحاً دوزاری طرف افتادن
٣ ماه پیش
٠
نظرم با نظر دوستمون intangible متفاوته آدم frugal دنبال صرفه جویی و پایین آوردن هزینه هاست. همیشه با احتیاط خرج میکنه و همیشه هم در حال اولویت بندی ه ...
٤ ماه پیش
٠
خیلی حرفه ای در رفتن توجه کنید بین دو عبارت get clean away و get away clean یه ریزه کاری وجود داره: در get clean away طرف بدون مشکل یا مزاحمت در میر ...
٤ ماه پیش
٠
شمّ قوی داشتن ( استعداد و مهارت در پیدا کردن و تشخیص دادن چیزی داشتن )
جدیدترین ترجمهها
٤ ماه پیش
My mother will have palpitations when she sees my new boyfriend.
٠
( در اینجا به معنی شوکه شدن است ) مادرم وقتی دوست پسر جدیدم را ببیند شوکه خواهد شد.
٧ ماه پیش
Ian came off the squash court dripping with sweat.
٠
ایان عرق ریزان از زمین اسکواش بیرون آمد.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٠
رأی
٣٥٥
بازدید
-٣
رأی
فکر میکنم معنیش به "ایهام" نزدیک باشه.
١ سال پیش