sara - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

perpetuate: دامن زدن

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

timken ok load: یشترین باری که روغن مورد آزمایش بدو ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

set out: با جزئیات بیان کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cleveland open cup: دستگاه تست نقطه اشتعال کلیولند با ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buttery: در طبقه بندی بافت گریس ها یعنی کره ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demulsibility: معادل separability یعنی تفکیک پذیری ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flender: فلندر ( Flender ) یکی از شرکت های ز ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

splined shaft: میل خاردار

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

include: لحاظ کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

process the pain: درمان درد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deep relaxation: آرام سازی عمیق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lead down: منتهی شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

can't find the words: "I can't find the words" it is usua ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold the boundaries: Holding boundaries means sticking t ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get support: جلب حمایت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put all others before yourself: دیگران را بر خود ترجیح دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keeping other people happy: راضی نگه داشتن دیگران

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pick back up: "pick back up" is an idiom meaning ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scarcity mindset: کمیابی ذهن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

compassion focused therapy: شفقت درمانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brick wall: A brick wall is variously used as a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the difference is that: با این تفاوت که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doing the opposite: برعکس عمل کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when anxiety hits: در صورت بروز اضطراب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cosquare breathing: تنفس مربعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not long later: چندی بعد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distanced language: زبان فاصله گیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kick into action: وارد عمل شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

open up the opportunity: ایجاد فرصت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high dependency care: high - dependency care units ( HDUs ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

every ounce of strength: با تمام توان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in just the same way: همان طور که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is no option: چاره ای نیست

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

concealing: کتمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have it all sorted: همه چیز بر وفق مراد بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

personalizing: برداشت شخصی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

being human: ذات وجودی انسان

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های sara