دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣٧٤
رتبه در دیکشنری
٥,٨٩٥
لایک
٣٣
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
٢ هفته پیش
٠
کنترل کردن Definition: To control or limit something that is not desirable. Example:The only way to curb the spread of the illnesses is vaccination.
١ ماه پیش
٠
هیکل ورزشکاری ساختن مثال: He got ripped
١ ماه پیش
١
تقریبا ( about )
٣ ماه پیش
٠
1 ) able to make change ( قابل تغییر ) 2 ) انعطاف پذیر
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٢
رأی
٢
پاسخ
٢٢٩
بازدید
سلام ببخشید میخواستم بدونم ۱_ با چه معنایی میده ۲_ ما چه نوع مایی هست و اگر موصول هست صله و عائدش کجاست ۳_ السنتکم آیا صرف میشه یا نه و مفرده یا جمع
١٠ ماه پیش
٠
رأی
با زبانتان نگویید چیزی را که از قدرتتان کم میکند
مای موصوله چون وسط جمله اس
السنه جمع مکسر لسان به معنی زبان
٩ ماه پیش