جدیدترین پیشنهادها
٣ ماه پیش
٠
adverb meaning: almost never
٣ ماه پیش
٠
as a verb : desire rather informal
٣ ماه پیش
٠
تغییر موقت
١٠ ماه پیش
٢
prise sb from sth eg ) She has to prise me from the internet فارسی تقریبا میشه کسی رو از چیزی مثل گوشی و تلفن و اینترنت جدا کردن : ) ) ) ) ) )
١٠ ماه پیش
١
turn - off sth that causes you to lose interest معنی فارسی تقریبا میشه "زننده" syn => off - putting
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.