پیشنهادهای محمود عظیمی (١٢)
در گویش مردم روستای اِسفاد در خراسان جنوبی تَرقیدن یعنی زاییدن ( حیواناتی مانند ) گربه و سگ
در گویش مردم روستای اِسفاد در خراسان جنوبی بِرجو یعنی برشته و بَرجو یعنی جوی افقی که دارای شیب اندکی بوده و آب به آرامی در آن جریان دارد
در گویش مردم روستای اِسفاد در شهرستان زیرکوه ( خراسان جنوبی ) به کیسه های بزرگ مخصوص حمل کاه "مَلَو" می گویند.
در گویش مردم اسفاد در شهرستان زیرکوه لَخشَک به معنی سرسره ( بازی ) می باشد.
در روستای اسفاد در خراسان جنوبی به سرگین حیوان وقتی شل و آبکی باشد ریخ می گویند.
نام اصلی اسفاد در واقع "اسپاد" بوده است به معنی دارنده اسبهای فراوان ، دارنده سپاه نیرومند و ارتش قدرتمند که پس از حمله اعراب به مرور "پ" تبدیل به"ف" ...
در روستای "اِسفاد" در خراساان جنوبی "یَخدو" صندوقی چوبی بود با چهار پایه بلند که برای نگهداری لباس پوشاک و پارچه و چیزهای قیمتی به کار می رفت. پایه ه ...
در گویش مردم روستای اِسفاد واقع در خراسان جنوبی شهرستان زیرکوه، واژه "اُک" به چم "کمر خمیده یا پُشت خمیده" می باشد. مثال: فلانی کمرش اُک شده است
کَراز در گویش مردم روستای اِسفاد در خراسان جنوبی به چمار "کش و قوس دادن بدن در زمان خستگی و پس از خواب" می باشد.
در گویش مردم "اِسفاد" در خراسان جنوبی شهرستان زیرکوه "خِلُّوک" به کسی گفته می شود که آب بینی اش مرتب آویزان است. و "خِل" به معنی آب بینی است
در روستای " اِسفاد" در خراسان جنوبی "چِکَّه" را به معنی رقص به کار می برند.
در روستای "اِسفاد" در خراسان جنوبی دو واژه "غَتّار" و "زَغنَبید" را به معنای" بسیار ترش" یا "اسوه ترشی" به کار می برند