دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,٢١٠
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٦٣٢
لایک
لایک
٣٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٦

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١
رتبه
رتبه در بپرس
٨,٢١٩
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه

مُزمِن، زمانی در پارسی میانه ( پهلوی ) : zamānīg پیشنهاد من : زَمانیک، زمانیگ بنمایه: فرهنگ مکنزی

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

دهخدا: منه. [ م َ ن َه ْ ] ( اِ ) فک اسفل که چانه و مرتبه پائین دهان باشد. ( برهان ) . فک را گویند و آن را چانه نیز نامند. ( جهانگیری ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

دهخدا : مخ. [ م ُ ] درخت خرما را نیز گویند و لهذا خرمایستان را که نخلستان باشد مخستان گویند. خرمابن و درخت خرما.

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

در عربی : مردمکِ چشم در فارسی : کاسۀ چشم

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
١

در زبان انگلیسی پسوند یونانی تبارِ plegia - برای اشاره به فلجی به کار می رود. ممکنه میان این پسوند و واژۀ فلج پیوندی ریشه شناختی وجود داشته باشه؟

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.