پیشنهادهای آرش بی سدا (٢٦)
خَتنگاری: رسمالخط آوانگاری: نشانگذاری بر روی واژه ها
دخشه ها: اعراب، نشانه ها
پدیستاردَن: مخالف بودن پدیستار: مخالف پدیستاری: مخالفت پدیستاران: مخالفان
رامِشتگانrāmeštegān :ارکستر سمفونی
دریاکاو: غواص دریاکاوی: غواصی دریاکاویدن:غواصی کردن
ناغوشگر: غواص ناغوشیدن: غواصی کردن
لبه/ تیغه ی بُرنده
مغلطه: غَلتکاری غلط ( غَلَت ) : از غلتیدن به چم وارونه شدن
آرش بی سِدا انکاردَن: نپذیرفتن، منکر شدن نیکاردَن: انکار کردن انکار: از پارسی میانه/ پهلویک nakirāy: ( حاشا کننده، منکر ) ، nakīrāyih: ( حاشا، انکار ...
آرش بی سِدا انکاردَن: نپذیرفتن، منکر شدن نیکاردَن: انکار کردن انکار: از پارسی میانه/ پهلویک nakirāy: ( حاشا کننده، منکر ) ، nakīrāyih: ( حاشا، انکار ...
هن، هنسه، هناسه، هناسیدن: نفس کشیدن
تُهیدن= خالی کردن تُهیدگی=خلاء
داده، داته= Data این واژه ی لاتین ریشه ی پارسی دارد و باید با همین خوانش بکار رود
. پارسی پهلوی: دوگانَک پارسی نوین: دوگانه، دوقلو پارسی تاجیکستان: دوگانیک . واژه دوقلو دگرگون شده واژه پارسی �دوگانه� است و امروز در تاجیکستان دوقل ...
جعبه = جابه ( جا به ) این واژه یکسره پارسی است
حقوق جزایی= دادیک پادافرهی، دادیک کیفری
حقوق بشر= هودِگان مردمیک
ناماکُنیک/ کنیده نام= اسم مفعول
کارَند=عامل کارَندِگان: عاملان
غلط: از غلت و غلتیدن به چم وارونه شدن می آید چیزی که وارونه می شود غلت است و این واژه همانند 70 دَر سد واژگان در نما اَربیک ریشه ی پارسی و ایرانی دارد
رَدارَدradārad: تبادل
نُخته = نقطه نُخته ریخت دیگری از نکته است
چم راستینش زانو بند شتر میباشد و هیچ گونه پیوندی با هوش و خرد ندارد ( فرهنگ معین ، فرهنگ عمید )
بی سِدا انکار= ناکار: از کار انداختن: اَن کار پیشوند های" ان"/ ناییک ساز ( منفی ساز ) هستند که می توان " ان" را برای فنواژهها بکار بُرد انکاردن: نپذی ...
بی سِدا تاوَرنیدن:to tolerate تاوَرنش: toleration تاوَراَنت: tolerant تاوَرانژ:tolerance
ریشهٔ اوستایی واژه ی تازیسته ی" زیارت" در اوَستایی زَئُیارِت به چم به جلو جهیدن هنگام نیایش ( رفتن به نیایشگاه ) ریشهٔ واژهٔ تازیکانه ی زیارت به نگر ...