جدیدترین پیشنهادها
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
to bring someone to book معنی این اصطلاح چی میشه و یه مختصر توضیحی در موردش میخوام ممنون میشم
سلام این اصطلاح به معنی مجازات کردن و تنبیه کردن هست. برای معادل انگلیسیش میتونیم از کلمه "punish" استفاده کنیم. برای مثال : The police wanted to bring to book the culprit. پلیس میخواست متهم را مجازات کند.
این دو تا جمله به چه کلمه ی انگلیسی اشاره میکنن ؟ A system of ordered marks at fixed intervals used as a reference standard in measurement To climb up or over something
سلام وقت بخیر توضیح اول شما به کلمه scale یا مقیاس اشاره داره به معنی سیستمی از علائم مرتب شده در فاصله های زمانی که به عنوان استاندارد مرجع در اندازه گیری استفاده میشه یه چیزی مانند نسبت در اندازه گیری که به صورت قراردادی انتخاب میشه. توضیح دوم شما هم به معنی بالارفتن و صعود کردن هست. میتونیم از کلمه ascend براش استفاده کنیم.
سلام "Curiosity killed the cat" یه idiom یا ضرب المثله که ترجمش میشه " فضولی گربه رو به کشتن داد" به معنی اینکه فضولی برات باعث دردسر میشه و سرتو به باد میده هست معادل فارسیشم یه چیزی مثل "فضولی موقوف" هست
در عکس زیر معنای قسمت رنگ شده چیه؟ ممنون میشم کمک کنید. آیا گرامری چیزی داره؟
سلام داره در مورد اون کیف های سنگین صحبت میکنه و بهش میگه که من تعجب میکنم که چرا شما اونارو تحویل نگرفتین(از پیک) منظورش اینه که چرا نگفتی پیک بیاره این کیف های سنگینو اونم در جواب میگه به خاطر اینکه راننده سوپرمارکت مرخصیه مجبور شده خودش وسیله هاشو بیاره
the grass is always greener on the other side of the fance
سلام بله معادل فارسیشم میشه "مرغ همسایه غازه" و "دهل شنیدن از دور خوش است" برا وقتاییه که فرد از شرایط و دارایی های خودش راضی نیست و فکر میکنه که شرایط بقیه از مال خودش بهتره