پیشنهادهای Termeh Bertina (١٢)
در نوردیدن، زیر پا گذاشتن The hurricane tore through the town, leveling everything in its path. طوفان شهر را درنوردید و همه چیز را در مسیر خود صاف ک ...
میطلبه But I think this steak calls for a great bottle of wine. اما بنظر من این استیک یه بطری شراب ناب میطلبه.
معادل دقیق فارسی نداره ولی میشه اینو براش بکار برد: چشمام در اومد از شدت گریه
On account of what she said, I didn’t come to the party. رو حساب چیزی که گفت، مهمونی رو نیومدم.
از پس کاری بر آمدن
عبارتی که معمولاً در رابطه با یک زن استفاده می شود. به دختری دلالت می کند که مقداری گوشت روی استخوان دارد. تو پر.
Slang: به زبان عامیانه، عمل مبادله شرکای جنسی در یک گروه. Maybe we can get them to swing with us. شاید بتونیم اونارو وادار کنیم تا با ما سکس داشته ...
She doesn’t have a college degree, but I think she has what it takes to do the job. او مدرک دانشگاهی ندارد، اما من فکر می کنم او آنچه را که برای انج ...
شانس شروع پیش از دیگران
پیش دستی کردن ( برای گرفتن امتیاز بیشتر )
متمایل شدن به کاری یا کسی، تمایل نشون دادن در کاری و پذیرفتن چالشها و سختیهاش برای بدست آوردن موفقیت.
to intend to do something – used when someone is very determined and knows clearly what they want to do He set out to make a movie that would challen ...