Zia Tohidi - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

beyonce: فراتر از دیگران

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fingertipping: برای افزایش صمیمیت و ارتباط عاطفی ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

angel cake: تقریبا شبیه کیک فنجانی است و رژیمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

batshit crazy: این تست یک معیار ساده برای ارزیابی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

string pulling puppetry: عروسک خیمه شب بازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a flying fig: اهمیت دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuckwittery: غبار دست را گرفتن به شکل نمایشی: دس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

yoda: فردی حکیم و دانا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rimmel: برند آرایشی ریمل که در ایران نام یک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fack out: عصبانیت یا ناراحت شدن شدید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trippy dream: رویای عجیب و غریب و تودرتو

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pulled his weight: مسئولیت خودش را به خوبی انجام میداد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laughing head off: به شدت خندیدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

layabout: تنبل و بی عار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

red herrings: اطلاعات گمراه کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twist of irony: تناقضی طنزگونه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hatching a dragon egg of doom: برای توصیف به وجود آمدن یک وضعیت بد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

holy smokes: چه عجیب!

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tooth twinkle: نگین دندان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get under glass: زیر ذره بین کسی رفتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

capture glass: سبکی از نقاشی که در آن معمولا انعکا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the bee’s knees: فوق العاده و دوست داشتنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pat one's hand: نوازش دست یا لمس دست با احساس محبت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bish bash bosh: گاهی به طعنه به معنای به همین خیال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fizzled out: کم کم به پایان رسیدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knocked me sideways: شوکه/گیج/ ناراحت شده بودم.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get freak on: داشتن رقص یا سکس عجیب و غریب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sod for a game of soldiers: مهم عمل است نه این بازی دادن ها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

up in my grill: کسی که برایتان فرد آزاردهنده ای است ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

batting back: به راحتی با یک سوال مواجه شدن و معم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unfathomably: به شکل غیرقابل درک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it goes both way: باید دوطرفه باشد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lay squarely at the feet of sb: تقصیر کسی بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eating out of the palm of sb hand: گوش به فرمان کسی بودن به دلیل این ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thario: قوی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cradle snatcher: کسی که با فردی بسیار کوچکتر از خود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

between the eyes: ناگهان از چیزی خبردار شدن یا متوجه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quick fire: بدون مکث

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut a lonely figure: در چشم دیگران تنها بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wheeled out line: مسیری که بارها امتحان شده. . . تکرا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mongering: پراکندن. افکندن : هراس افکنی دروغ پ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zomcom: زامبی کمدی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrap folk: چیزی مثل فیلم یا داستان که فیلم برد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

increasingly: رفته رفته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

diarize: writing diaries توشتن خاطرات روزانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dermaplan: درمان اسکارهای عمیق آکنه با وسیل ای ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

accountability coach: افرادی که به مشتریانشان کمک میکنندت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

christened: فوق العاده زیبا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ginger cat: گربۀ قهوه ای راه راه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheeky article: موجود پررو

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peanut m and ms: بادام زمینی روکش دار شکلاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thingamybob: وقتی اسم چیزی را فراموش میکنند این ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jeepers creepers: برای نشان دادن ترس یا تعجب گفته میش ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

viewing habits: زمان و اهمیتی که افراد برای دیدن تل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

skin hunger: نیاز به لمس

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shamwow: حوله ای با جذب بسیار بالا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wunderkammeren: اتاق شگفت انگیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mill town: شهرک صنعتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cut brush: قلمو یا برس سرکج

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

diversive curiosity: کنجکاوی واگرا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

round eyed: چشمان کاملا باز - اصطلاحا چشمان گشا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oneomania: : اشتیاق اغراق آمیز یا وسواسی برای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to hit the cutting room floor: پاک کردن چیزی. از بین بردن یا کنار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't give a flying monkey: اهمیت ندادن بی توجه بودن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

footie: بازی هایی مثل فوتبال

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lamp someone: محکم کتک زدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give a stuff: اهمیت دادن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unanchored: بی قوت قلب. بدون پشت گرمی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vorfreude: anticipation پیش بینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go out out: بیرون رفتن برای شرکت در یک مراسم یا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coverline: تیتر روی یک مجله که در مورد مطالب د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to be the little spoon or the big spoon: در آغوش کشیدن یا در آعوش کشیده شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to save your skin: نجات یافتن از خطر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ballpool: استخر توپ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

robotically: روبات وار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

off tits: تحت تاثیر الکل

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beyonce: فراتر از دیگران

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get into the sack: وادار به سکس کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shake some sense into you: جلو رفتار یا افکار احمقانه را گرفتن

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Zia Tohidi