دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٥٧٣
رتبه در دیکشنری
٤,٥٣٠
لایک
٣٦
دیسلایک
١
جدیدترین پیشنهادها
١ سال پیش
٠
فصل خطاب
١ سال پیش
٠
خوش آتیه upbeat profession حرفه خوش آتیه
١ سال پیش
٠
به زانو در نیامدن تسلیم مشکلات و سختی ها نشدن
١ سال پیش
٠
زندگی کاری آنچه که در محیط کارمان و در تعامل با گروههای مربوط به محیط کارمان اتفاق می افتد و ن جاهای دیگر
١ سال پیش
٠
همرنگ جماعت شدن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
٠
رأی
٧
پاسخ
٥١٤
بازدید
١١
رأی
معمولا به کاری گفته میشه که قبلا انجام میشد اما الان دیگه انجام نمیشه ترجمه مثال شما میشه من قبلا در کارخانه کار میکردم (یه زمانی تو کارخونه کار میکردم اما الان کار نمیکنم) I used to eat salad before dinner یه زمانی قبل از شام سالاد میخوردم(الان نمیخورم)
١ سال پیش