دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٥٧٣
رتبه
رتبه در دیکشنری
٤,٥٣٠
لایک
لایک
٣٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٤٢
رتبه
رتبه در بپرس
٧٤٢
لایک
لایک
١١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

فصل خطاب

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

خوش آتیه upbeat profession حرفه خوش آتیه

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

به زانو در نیامدن تسلیم مشکلات و سختی ها نشدن

تاریخ
١ سال پیش
دیدگاه
٠

زندگی کاری آنچه که در محیط کارمان و در تعامل با گروههای مربوط به محیط کارمان اتفاق می افتد و ن جاهای دیگر

دیدگاه
٠

همرنگ جماعت شدن

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
تیک ٧ پاسخ
٥١٤ بازدید

مثلا:  Dave used to work in a factory 

١ سال پیش
١١ رأی

معمولا به کاری  گفته می‌شه که قبلا انجام می‌شد اما الان دیگه انجام نمیشه ترجمه مثال شما میشه من قبلا  در کارخانه کار می‌کردم  (یه زمانی تو کارخونه کار می‌کردم اما الان کار نمی‌کنم) I used to eat salad before dinner یه زمانی قبل از شام سالاد می‌خوردم(الان نمی‌خورم)

١ سال پیش