دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١,٣٣٢
رتبه در دیکشنری
٢,٥٨٩
لایک
٣
دیسلایک
٠
جدیدترین پیشنهادها
٤ هفته پیش
٠
دوستان به این کلمات توجه داشته باشید : Breakout ** یعنی فراری، فردی که از زندان فرار کرده است Some passers - by saw the breakout last night Break ou ...
١ ماه پیش
٠
به زمانی که نیازه تا جنس خریداری شده به دستتون برسه و همچنین به زمان خالی و پر کردن بار به ویژه برای هواپیما هم میگن
١ ماه پیش
٠
Appeal a verdict
١ ماه پیش
٠
به معنای اتهام، مظنون هست An alleged thief was arrested یک دزد مظنون دستگیر شد The alleged conspiracy was not yet proven اتهام توطئه هنوز اثبات نشد ...
١ ماه پیش
٠
Cut to the chase_ not to beat around the bush
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.