پیشنهاد‌های علیرضا محمدزاده (١٠)

خشن ، بیکله ، کله خر ، زمخت، بی پروا . مثل بازی سگا Two crude dudes یعنی : دو رفیق کله خر و خشن .

باری بر دوش دیگران He didn't want to be a burden

نیمه کران زمین ، سرهنگام ، کانون، مرکز

مخاطب قرار دادن کسی بصورت کوچه بازاری ( بکش کنار )

سرباز خونه صحرایی که برای تجهیز جنگجویان صحرایی ( عرب ) استفاده میشود .

سرباز نیزه دار

سرباز تبرزین دار ، جنگجویی که در رزم از تبر و زره جنگی استفاده میکند

جنگجویی که در رزم از گرز و سپر استفاده میکند

راهب ، راهبی که به عنوان سرباز در خدمت اسقف برای کلیساهای بزرگ استفاده میشود .

بزرگ ، عظیم الجثه ، سراسر ، همه ، کلهم .