Nehle - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

PRO: کار بلد

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seize the time: وقت را غنیمت شمردن از زمان نهایت اس ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a show of good humor: کسی که وانمود می کند ظرفیت شوخی را ...

٤ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flying into a rage: از کوره در رفتن بر سر خشم آمدن به ش ...

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crown keeper: تاج نگهدار

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coat keeper: جامه دار

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ancona: آنکونا واقع در ایتالیا، یکی از بناد ...

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغلق نویس: قلنبه نویس استفاده از کلمات نخراشید ...

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turning point: لحظه ی سرنوشت ساز

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peer into: بهتر برانداز کردن، وارسی کردن، دقیق ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

complain to: ابراز نارضایتی کردن گله گردن گلایه ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pseudo belief: باور دروغین/ کاذب باور ساختگی شبه ب ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the literal sense: به عبارت دقیق تر به معنای واقعی کلم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take for granted: اهمیت ندادن و نادیده گرفتن چیزی یا ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

courier system: سیستم پستی واژه کوریر ( Courier ) ب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a fit of anger: در اوج عصبانیت در اوج خشم از شدت عص ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obvious quality: ویژگی بارز

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

book knowledge: کسب دانش از طریق کتاب

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch up in the fever: جو گیر شدن تحت تاثیر قرار گرفتن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

luxury of waiting: لذت انتظار

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

not a word: یک کلمه در این مورد حرف نزن. سکوت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pledge support: قول حمایت

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AD: A. D = پس از میلاد

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face a dilemma: بر سر دو راهی گیر افتادن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chef d’oeuvre: شاهکار اصلی مهمترین و معروفترین اثر ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passed unnoticed: از نگاه کسی پنهان ماندن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waspish nose: گنده دماغ پر افاده

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slit eye: چشم تنگ چشم ژاپنی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

salted fish: ماهی نمک سود شده

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

things: مسائل موضوعات پدیده ها مطالب شرایط ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fair amount of latitude: آزادی عمل

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concentrated essence: عصاره ی ناب

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

young kid: جوانک جوان کم سن و سال

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in more recent times: در گذشته ای نه چندان دور

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultlike: فرقه مانند پیروان

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

new world: در قرن شانزدهم، دنیای نو یا قاره ی ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absence and presence: حضور و عدم حضور

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

medea: سرزمین ماد

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

people of medea: قوم ماد مردم سرزمین ماد

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give ultimate power: اعطای قدرت مطلق

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deioces: دیاکو دیااُکو بنیانگذار و نخستین پا ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dominant consideration: اولویت اصلی مهمترین اولویت

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرصت جم خوردن: breathing space

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gain by war: دستاوردهای جنگی

٢ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

٣ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

float glass: شیشه فلوت یا شیشه شناور یا شیشه تخت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweat of one's brow: با زحمت زیاد و عرق جبین

٣ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلوامیزانه: افراط گونه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fade into the background: به حاشیه رفتن دور شدن از مرکز توجه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand above the general mediocrity: یک سر و گردن بالاتر از افراد عادی ب ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rail at the fate of: برای بخت بد خود گریستن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public believe: اذهان عمومی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stain somebody reputation: لکه دار کردن شهرت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عدم صداقت: dishonesty

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paragon of honesty: اسوه ی صداقت

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

iron out differences: حل اختلافات

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prove disastrous: فاجعه به بار آوردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unknowableness: عدم توانایی تشخیص

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sow doubts: بذر تردید کاشتن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as somebody says: به قول، به گفته ی

٤ ماه پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

٤ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

٦ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٦ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home school: تدریس خانگی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rotten person: آشغال عوضی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوگیری بازماندگی: تمرکز بر بازمانده ها

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های Nehle