Nehle - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under: در سایه ی زیر سایه ی

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remain divided over: اختلاف نظر داشتن The policymakers r ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tokenistic reforms: اصلاحات ظاهری یعنی در ظاهر به نظر م ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seize the matter: از دست دادن اهمیت زمان معنا و مفهو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

financial ruin: ورشکستگی مالی

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

AD: A. D = پس از میلاد

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conspiracy gone awry: نقش بر آب شدن دسیسه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

win favor: کسب محبوبیت محبوبیت به دست آوردن مو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقش بر اب کردن دسیسه: conspiracy gone awry

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

work their fingers to the bone: سگدو زدن برای یک لقمه نان از صبح تا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the day of the dupes: روز ابلهان ( به فرانسوی: la journe ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cesena: شهر چزنا در شمال مرکزی ایتالیا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commissariat: رئیس انبار آذوقه ی ارتش

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cat’s paw: آلت دست ملعبه بازیچه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

house committee on un american activities: کمیته فعالیت های غیرآمریکایی مجلس ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

method acting: بازیگری همذات پنداری بسیاری از بازی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

PRO: کار بلد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seize the time: وقت را غنیمت شمردن از زمان نهایت اس ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make a show of good humor: کسی که وانمود می کند ظرفیت شوخی را ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flying into a rage: از کوره در رفتن بر سر خشم آمدن به ش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crown keeper: تاج نگهدار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

coat keeper: جامه دار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ancona: آنکونا واقع در ایتالیا، یکی از بناد ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغلق نویس: قلنبه نویس استفاده از کلمات نخراشید ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turning point: لحظه ی سرنوشت ساز

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peer into: بهتر برانداز کردن، وارسی کردن، دقیق ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

complain to: ابراز نارضایتی کردن گله گردن گلایه ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pseudo belief: باور دروغین/ کاذب باور ساختگی شبه ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the literal sense: به عبارت دقیق تر به معنای واقعی کلم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take for granted: اهمیت ندادن و نادیده گرفتن چیزی یا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

courier system: سیستم پستی واژه کوریر ( Courier ) ب ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a fit of anger: در اوج عصبانیت در اوج خشم از شدت عص ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obvious quality: ویژگی بارز

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

book knowledge: کسب دانش از طریق کتاب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch up in the fever: جو گیر شدن تحت تاثیر قرار گرفتن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

luxury of waiting: لذت انتظار

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

not a word: یک کلمه در این مورد حرف نزن. سکوت ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pledge support: قول حمایت

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

AD: A. D = پس از میلاد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

face a dilemma: بر سر دو راهی گیر افتادن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chef d’oeuvre: شاهکار اصلی مهمترین و معروفترین اثر ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passed unnoticed: از نگاه کسی پنهان ماندن

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waspish nose: گنده دماغ پر افاده

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slit eye: چشم تنگ چشم ژاپنی

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

salted fish: ماهی نمک سود شده

١١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

things: مسائل موضوعات پدیده ها مطالب شرایط ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fair amount of latitude: آزادی عمل

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concentrated essence: عصاره ی ناب

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

young kid: جوانک جوان کم سن و سال

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in more recent times: در گذشته ای نه چندان دور

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultlike: فرقه مانند پیروان

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

new world: در قرن شانزدهم، دنیای نو یا قاره ی ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absence and presence: حضور و عدم حضور

١١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

medea: سرزمین ماد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

people of medea: قوم ماد مردم سرزمین ماد

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give ultimate power: اعطای قدرت مطلق

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deioces: دیاکو دیااُکو بنیانگذار و نخستین پا ...

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dominant consideration: اولویت اصلی مهمترین اولویت

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

فرصت جم خوردن: breathing space

١١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gain by war: دستاوردهای جنگی

١١ ماه پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١١ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

float glass: شیشه فلوت یا شیشه شناور یا شیشه تخت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweat of one's brow: با زحمت زیاد و عرق جبین

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غلوامیزانه: افراط گونه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fade into the background: به حاشیه رفتن دور شدن از مرکز توجه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stand above the general mediocrity: یک سر و گردن بالاتر از افراد عادی ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rail at the fate of: برای بخت بد خود گریستن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

public believe: اذهان عمومی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stain somebody reputation: لکه دار کردن شهرت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عدم صداقت: dishonesty

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paragon of honesty: اسوه ی صداقت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

iron out differences: حل اختلافات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prove disastrous: فاجعه به بار آوردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unknowableness: عدم توانایی تشخیص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sow doubts: بذر تردید کاشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as somebody says: به قول، به گفته ی

١ سال پیش

تایید موبایل و ایمیل

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

home school: تدریس خانگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rotten person: آشغال عوضی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوگیری بازماندگی: تمرکز بر بازمانده ها

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های Nehle