ورود
ثبتنام
ترجمههای سعید مسعودی (٢)
٨٠
جدید
قدیم
امتیاز بالا
امتیاز پایین
gasket
٥ سال پیش
The engine had blown a gasket .
١
موتور ، واشر ترکانده بود.
gasket
٥ سال پیش
He blew a gasket at the news .
٠
از شنیدن اخبار خشمگین شد.