تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He closeted himself with his advisers او با مشاوران خود خلوت کرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Pain subsides درد فروکش می کند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درد کشیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

To be racked with pain از دردی رنج بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

It was a blast خیلی لذت بخش بود یکی از معانی blast تجربه ی لذت بخش هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با get همراه میشه Get legal advice مشاوره حقوقی گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظر کاربردی با offer میاد I offer him practical advice on finding a job

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فعلی که باهاش میاد provide هست To provide expert advice ارائه دادن نظر کارشناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نظر کارشناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

About the weather means cold For instance: it's parky in the morning and sunny in the afternoon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون توجیح

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Out of the blue

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A pain in the neck حالت مؤدبانه ش هست.

پیشنهاد
١

شماره شناسایی شخصی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به شدت مشتاق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنی سرواژه می باشد در دیکشنری ها شما می توانید سرواژه که به صورت پر رنگ نوشته شده اند و جلوی آنها معانیشون نوشته شده رو ببینید SYN entry

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

یک حلقه فیلم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گذشته ش میشه dyed