دیکشنری
بپرس
جدیدترین پیشنهادها
Binnacle /ˈbɪnəkəl/ ( n ) – meaning: a place on a ship where the compass is kept. مکانی در کشتی که قطب نما در آن نگهداری می شود؛ مکان قطب نما؛ جای ن ...
Taxidermal /ˌt�ksəˈdərm ( ə ) l / OR taxidermic ( adjective ) – meaning: adjective for taxidermy /ˈt�ksəˌdərmi/: the art of preparing, stuffing, and ...
* قبل از معنی کردن لغت و ارائه چند مثال ذکر این نکته لازم است که این لغت در ابتدا در زبان یدیش ( Yiddish ) بکار می رفته است. یدیش در حقیقت زبانی است ...
Transpontine /tr�nsˈpɒntaɪn/ ( adj ) – meaning: on or from the far side of a bridge; across or beyond a bridge. آن سوی پل یا فراتر از آن. Example ...
Decoct /dɪˈkɒkt/ ( v - tr. ) – meaning: to extract the flavor or essence of something by boiling طعم یا عصاره ی چیزی را از طریق جوشاندن از آن چیز گرف ...
جدیدترین ترجمهها
این روزا ما فقط خانوادگی سرگرم می شویم ( و یا فقط در جمع خانواده سرگرم می شویم )
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
فرهنگ شلوغی، مشغله کاری را با بهره وری، خستگی را با موفقیت، و از همه خطرناک تر، ارزش خود را با موفقیت حرفه ای مساوی می داند. در دنیایی که «در حال حرکت» بودن را ستایش میکند، تلاش بیوقفه برای موفقیت ا ...
معادل فارسی Inertial Navigation System (INS) یک اصطلاح در مهندسی هوافضا
با توجه به توضیح زیر، من عبارت « سیستم تعیین سرعت، موقعیت و جهت بر اساس ناوبری کور » را پیشنهاد میکنم. سیستم ناوبری اینرسی - ابزاری که از پردازنده کامپیوتر و حسگرهای حرکتی (شتابسنج و ژیروسکوپها که ...
"در چشمان شایسته، تو همیشه یک هنر خواهی بود" یادآور این است که زیبایی واقعی در نحوه دیده شدن ما توسط کسانی که واقعا ما را درک می کنند پیدا می شود. همه ما لحظاتی را داریم که احساس میکنیم نادیده گرفته شدهایم یا دچار سوء تفاهم شدهایم، اما زمانی که کسی ما را همانطور که واقعاً هستیم میبیند - خصلتها، عیبها، و همه چیز. آنها هنر درون ما را تشخیص میدهند.
معنی فارسی Sacks میشه گونی لطفا میشه بهم گونی به چه معنی هست؟
اگر با حرف بزرگ ‘S’ در اول کلمه شروع میشود و در آخر یک ‘s’ دیگر دارد ( S ack s )، ممکن است اشاره به جاناتان (هنری)، بارون داشته باشد که در خلال سالهای ۱۹۴۸–۲۰۲۰، خاخام بریتانیا؛ و در سالهای ۱ ...
کلمه bleed به معنای از دست دادن خون از سیستم عروقی، چه در داخل بدن یا خارج از طریق یک روزنه طبیعی یا بریدگی در پوست. * ما کلمه bleeded نداریم. گذشته و قسمت سوم فعل bleed کلمه bled هست.