دیکشنری
بپرس
جدیدترین پیشنهادها
Zoom off ( phrasal verb - informal, not suitable for formal contexts ) – meaning: to leave very quickly. سریع ترک کردن؛ به چاک زدن؛ گریختن؛ در رفتن؛ ...
Esemplastic /ˌɛsɛmˈpl�stɪk/ ( adj - literature - not a common English word; it is a rare and technical term coined by the poet Samuel Taylor Coleridg ...
Hold someone to something ( idiom ) – meaning: to demand that someone act on a promise or agreement; to make that person keep a promise or fulfill an ...
آنچه در زیر می آید معنی دوم کلمه است: Meatball /ˈmiːtˌbɔːl/ ( n ) – meaning: 2. ( US & Canadian, slang ) a foolish or boring person. آدم احمق یا فرد ...
Frisk /frɪsk/ ( v ) – meaning: ( of a police officer or other official ) pass the hands over ( someone ) in a search for hidden weapons, drugs, or o ...
جدیدترین ترجمهها
این روزا ما فقط خانوادگی سرگرم می شویم ( و یا فقط در جمع خانواده سرگرم می شویم )
جدیدترین پرسشها
Regardless of what AI says about it, which is easily available on Google and the general definitions given by different dictionaries, what is exactly the technical and psychological difference between monomania and obsession?
جدیدترین پاسخها
have enough money to avert hunger or starvation (used hyperbolically). Example: "I work part-time to pay the mortgage and keep the wolf from the door" پول کافی برای ممانعت از گرسنگی یا قحطی داشتن؛ سد جوع کردن؛ رفع نیاز کردن؛ نون بخور و نمیر درآوردن؛ حداقل گذران زندگی را کردن. مثال: "من پاره وقت کار میکنم تا وام مسکن را پرداخت کنم و سد جوع (رفع نیاز) کنم"
Trade deadline برای این کلمه بهترین معنی چی میتونه باشه؟
مهلت معاوضه، آخرین روز و زمان برای تیمهای ورزش حرفهای جهت معاوضه بازیکنان با یکدیگر است. پس از پایان این مهلت، معاوضه دیگر مجاز نیست، که هدف آن جلوگیری از ایجاد تغییرات اواخر فصل توسط تیمها است که ...
چرا زبان فارسی را «زبان دری» هم مینامند و این نام از کجا آمده است؟
مطلب زیر توسط هوش مصنوعی گوگل داده شده است. با توجه به ذکر دو منبع متفاوت، مطلب زیر قابل اعتنا است. من شخصا به منابع رجوع کردم و صحت اطلاعات را چک کردم. منابع نیز، زیر مطلب ذکر میشوند: به زبان فارسی ...
معنی lead در کتاب Inter 1 نوشته influence the actions or opinions of sb به عنوان verb اما میخواستم بدونم معنی مختصرش دقیقا چی میشه چونکه گیج شدم تو جمله یعنی چی!
تعریفی که شما آوردهاید تنها یکی از تعاریف کلمه lead است. این لغت به عنوان فعل، دارای ۲۹ تعریف یا سایههای متفاوت معنایی است. بر اساس این تعریف که شما از کتاب مورد نظر ذکر کردید، کلمه lead به معنای تأثیرگذاری بر روی اعمال و ایدههای یک فرد همان مفهوم «ارشاد کردن» یا «راهبری کردن» است.
These interactions may benefit from a mediator to process them, defining the logic to be applied to each event and performing the requisite transformations to the backing data sources in order to create UI state. از نظر بنده ایراد دارد چرا که در بخش دوم جمله یعنی بعد از ویرگول... 1. جمله فعل ندارد و تمام نمی شود 2. نهاد مشخص نیست ولی مطمئن نیستم.
یا باید کلمه from را بعد از benefit حذف کرد تا ساختار جمله بهم نخورد و از نظر معنایی شکل صحیحی داشته باشد یا اینکه با وجود حرف اضافهی from آنگاه باید تغییراتی در جمله ایجاد کرد: اول اینکه بعد ا ...