پیشنهادهای Groot (٧)
١٠
١ سال پیش
٣
مایوس کننده
١ سال پیش
١
تودار
١ سال پیش
٢
flopped on his face in the ground با صورت تلپی خورد زمین
١ سال پیش
٢
fumbling along جست و خیز کنان، در حال حرکت به سوی. . .
١ سال پیش
١
the eye was shocked at such cheery duplication در اینجا معنی صحنه ( چشم انداز عینی ) نیز میدهد
١ سال پیش
٠
bullet - headed کله هایی شبیه مخروط، یا شبیه سر گلوله
١ سال پیش
٠
he beamed at Ralph او با چهره ای باز رالف را نگریست