دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٧٠٥
رتبه در دیکشنری
١,١٣٦
لایک
١٠٨
دیسلایک
٥
جدیدترین پیشنهادها
١ هفته پیش
٠
هم وابسته، هم وابستگی
٢ ماه پیش
٠
پیامدهای رفتار، پیامدهای رفتاری، شرطی سازی رفتاری
٥ ماه پیش
٣
گیر افتادن مثال: The mother is in a bind. مادر گیر افتاده است.
٦ ماه پیش
٠
بیشتر اوقات، بیشتر مواقع، در بیشتر موارد، اکثر مواقع
٦ ماه پیش
٠
نمک روی زخم پاشیدن
جدیدترین ترجمهها
ترجمهای موجود نیست.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.