مدالهای امیر عزیزنژاد
									
										٣٩٥
									
								
							
								
									٣٦٣
								
							
						
								
									١٦
								
							
						
								
									٠
								
							
						
								
									٨
								
							
						
								
									٨
								
							
						انتخاب عکس پروفایل
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										٢ ماه پیش
									
								
							ثبت واژه جدید
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											chicken dinner: مثل  ضرب_المثل: ✓ "ما بردیم و ما بر ...
										
									
								
									
										٦ ماه پیش
									
								
							کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										٧ ماه پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											کباب: کباب نخستین بار توسط ایرانی ها در ج ...
										
									
								
									
										٧ ماه پیش
									
								
							پیشنهاد با حداقل ٥ رای
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											liability: دردسرساز، مشکل آفرین، مایه دردسر
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پاسخ صحیح
											
												-
											
										
										
											
												بپرس
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											 What is an operating system?  An o ...
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							تکمیل درباره من
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							اولین لایک کردن
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							اولین دیسلایک کردن
											
												-
											
										
										
											
												همه
											
										
									
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت واژه جدید
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											what to do: چه میتوان کرد!
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت واژه جدید
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											rolled out: عرضه کردن / رونمایی کردن
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت واژه جدید
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											throwing a pot: شکل دادن ( یک قابلمه یا دیگ مانند )
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											crawford: ford of the crows
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت واژه جدید
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											changed out of: to take off clothes or other items  ...
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت واژه جدید
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
										
											picked up a bug: گرفتن بیماری
										
									
								
									
										١ سال پیش
									
								
							ثبت اولین پیشنهاد
											
												-
											
										
										
											
												دیکشنری
											
										
										
											
												-
											
										
									
									
										١ سال پیش