نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
top up: شارژ کردن تلفن برای تماس
١ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in one's element: خوشحال و راضی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
find guilty: گناهکار شناخته شدن
١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put up with sth: تحمل کردن Endure Withstand
٣ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lift spirit: بالا بردن روحیه دلگرمی Morale
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
minor incident: حوادث جزئی و کوچک
٥ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn around: تغییر مسیر دادن
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
water under the bridge: What's done is done A fait accompli ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plainly visible: به وضوح دیده میشود
٧ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep an eye out for: به دقت چیزی را دیدن
٩ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a late night: Stay up
١٠ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang up on sb: تماس رو بدون خداحافظی رو کسی قطع کر ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ongoing debate: بحث ادامه دار و مستمر Constant disc ...
١١ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
top up: شارژ کردن تلفن برای تماس
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come to term with: پذیرفت یک موقعیت ناراحت کننده مثل م ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gentle landscape: منظره ساده و معمولی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gentle landscape: منظره ساده و معمولی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as silent as a tomb: آرام و بی سر و صدا
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as clear as mud: غیر قابل درک نامشخص نامعلوم و مبهم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
here there and everywhere: همه جای دور و بر و اطراف
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blood sweat and tears: سخت کار کردن Work like a dog/horese
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ongoing debate: بحث ادامه دار و مستمر Constant disc ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lanky youth: لاغر و باریک ( دراز )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
go by the board: ترک شده. فراموش شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drive round the bend: کسی را عصبانی کردن Bug sb
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
screening: کسی یا چیزی را سنجش و ارزیابی و محک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reasonably priced: خوش قیمت قیمت مناسب و منصفانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reasonably priced: خوش قیمت قیمت مناسب و منصفانه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
disco music: کلاب شبانه برای رقص و پارتی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be absorbed in a book: غرق در کتاب یا مطالعه بودن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the mood for: Feel like doing sth
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chuck out: کسی را از جایی ( به زور ) بیرون کرد ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn around: تغییر مسیر دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a doozy: Something incredible in a negative ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
appear in court: حضور یافتن در دادگاه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
well phrased: به خوبی عبارت پردازی شده
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
minor incident: حوادث جزئی و کوچک
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lift spirit: بالا بردن روحیه دلگرمی Morale
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make good time: زمان مسافرت را کوتاه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
met his maker: جان به جان آفرین تسلیم کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plainly visible: به وضوح دیده میشود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
safe occupation: امنیت شغلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
banca rotta: It's an Italian word that means ban ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
limited resource allocation: اختصاص دادن منابع محدود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
broken bench: ورشکسته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eating habit: عادت غذایی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bill of goods: فریب دادن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
landing site: محل فرود مکان فرود
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set out to do something: در شرف انجام کاری بودن Be about to ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
glossy paint: رنگ براق و روشن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
garishness: زرنگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fat books: کتاب پرحجم و ضخیم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
preliminary results: نتایج اولیه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
preliminary discussion: جلسات مقدماتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
extremely bored: Bored stiff
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
steal heart: دل کسی را بدست آوردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
conmunist countries: کشور های کمونیستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
intrinsic property: ویژگی اصلی چیزی Seminal feature
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
commit plagiarism: سرقت ادبی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
idle gossip: شایعه بزرگ و قلنبه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pole pole: Slowly slowly or slowly and steady ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cat get one`s tongue: موش زبان کسی را خوردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
١ سال پیش
نوع مدال

ترجمه با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
popular: همیشه دوست داشتم در مدرسه پرطرفدار ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت اولین ترجمه

-
دیکشنری
-
١ سال پیش