پیشنهادهای عبدالخلیل قوطوری (١٤)
معنی بوکس در زبان ترکی: B�kبُک=پرش، جستن، جست، جهش، جهیدن، خیز، لگد پرانی، کتک کاری، ضربه، کوبش، زد و خورد، و. . فعل امر بُکمک B�kmek=از جا پریدن، ج ...
احتمالاً کلمۀ داغ فارسی با dağ داغ ترکی مرتبط است داغ dağ =1 - کوهی که از دهانة آن مواد سیال سوزان و خاکستر و آتش بیرون آید، آتشفشان، کوه، برآمدکی، ...
کلمۀ ترکی: ایزان izan =پیگیر باش، تعقیب گن، دوباره انجام بده، ادامه بده، دنبال کن، و. . . - احتمالاً با کلمِۀ ایضاً= بازهم، علاوه براین، نیز، هم، همچ ...
معنی آت آشغال در زبان ترکی: آت آشغال =ضایعات مانده از غذا، دور انداختنی پسماندۀ غذایی، ( آت=بینداز ( معدوم کن ) ، فعل امر آتماک atmak=انداختن، پرت کر ...
در مورد کلمۀ چکش در زبان ترکی: چِکیش �ekiş ، �eki� چِکیچ=چیز سنگین، چیز دارای وزن و سنگینی، چکش چِک�ek، �ək=وزن، وزنه، اندازه، ثقل، سنگینی، مقدار، ...
ارتباط کلمۀ black با فارسی و ترکی: Black - En - بلاکbl�k - = سیاهی، دوده، لباس عزا، زشت، تاریک، سیاه، مشکی، سیاه رنگ، تیره، چرک و کثیف، تهدید امیز، س ...
در مورد کلمۀ دلال در زبان ترکی: دلال=1 - دیلال، سخن گیرا و جذاب، با زبان و حرف جذب کردن، با زبان و سخن کاسبی کردن، با زبان و گفتگو سود و فایده بردن ا ...
در زبان ترکی ( ترکمنی ) معنی بر: Br بِر ber= احسان، بخشش، پاداش، جایزه، خلعت، دهش، صله، عطا، عطیه، هبه، هدیه، شاگردانگی، شتل، شتلی، انعام، رشوه، پولی ...
Bosh - En - بُشbɒʃ - ˈbɑːʃ باش= چرند، حقه بازی، حرف توخالی معانی دیگر: ( از ریشه ی ترکی ) چرند، درون تهی، مزخرف، شر و ور، شکم ( بخش برآمده ی کوره ی گ ...
Tutelaryبه نظر می رسد با یک کلمه یاجملۀ ترکی مرتبط باشد Tutelary - En تیوت اِلری، توت اِلری= دارای قیم یا سرپرست، دارای محافظ و حامی، وابسته بقیمومت، ...
توضیح بیشتر در مورد کلمۀ قول: احتمالاً با کلمۀ قُل qol ترکی ( ترکمنی ) ارتباط دارد qol قُل= از اعضای بدن، دوقسمت جدا از بدن که در دو طرف تن واقع و از ...
توضیح در مورد کلمۀ ناهارnahar - nahor = غذا، قوت و توان گرسنه و لاغر، خوراک گرسنه، و. . . ناهار در زبان ترکی= ( ناna= آذوقه، توشه، جیره، خواربار، خور ...
در مورد کلمۀ خوش : این کلمه احتمالاً با کلمۀ هُش hoş ترکی ( ترکمنی ) مرتبط است – کلمات متداول ترکی که با این کلمه ساخته شده عبارتند از: - hoş yaşamak ...
توضیح در مورد کلمۀ سلانه سلانه این واژه احتمالاً با ساللانا ساللانا ترکی ارتباط دارد ol sallana sallana baryar اُل ساللانا ساللانا باریار= او آویزا ...