عبداله موسی زاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intervene: مداخله

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

approxy: تقریبی, تخمینی

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

requiring: نیازمند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perhaps likely: احتمالا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

subsidizing: یارانه، کمک هزینه، کمک خرج، کمک مال ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subsidizing: یارانه، کمک هزینه، کمک خرج، کمک مال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

disparately: نابرابر، نامساوی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

individually: انفرادی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

individually: انفرادی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

distinctive: به طورمشخص، به طورمجزا، متمایز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

distinctive: به طورمشخص، به طورمجزا، متمایز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dowdy: بی کفایت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

matrons: هیات رئیسه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

volatile: گذرا، ناپایدار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

impulsively: یهویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gawky: شلخته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cater: راضی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tamper: دخالت کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kombat: مبارزه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slightly: بی گناه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orderly: به ترتیب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orderly: به ترتیب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

oldest: بزرگترین، مسن ترین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dismal: ناراحت کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astounding: متحیرکننده، متحیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collapsing: نابودی، سقوط، فروریختن، غش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

canun: قانون، قاعده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kind of zither ordulcimer: قانون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

passed: 1 - ازکنارچیزی گذشتن2 - ازبین رفتن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ruby: کائوچو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

denote: بکاررفتن - نشان دادن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discreet: رازدار - راز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arch: یزرگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bulk: بزرگ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veil: پنهان - مخفی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

restricted: محدود شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disruptive: مخل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spot: جایگاه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

valid: معتبر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coherent: منطقی - منسجم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

coach: مربی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

witticism: جوک گفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

superior: منحصربه فرد، برتر

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های عبداله موسی زاده