فاطمه حسین پور - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

takeaway: برداشتِ ( نکته )

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bondage knees: تر و خشک کردن تیمار مراقبت کردن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leapt over: پریدن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whirl on: رو برگردوندن چرخیدن از. . .

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

after dawn: بعد از سحر بعد از طلوع آفتاب

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

without means: نیازمند فقیر بی دست و پا

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flip through: برانداز کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

calla flower: گل شیپوری

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

make an example: درس عبرت گذاشتن مثال زدن درس دادن

٩ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

palmed: بین دو انگشت قایم کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

for show: برای نمایش تو ظاهر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high cheekbone: گونه کشیده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buoyantly: با ملایمت به آرومی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mosey across that bridge when we come to it: چو فردا شود فکر فردا کنیم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep up with someone: کنار اومدن باکسی

١٠ ماه پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pearls: بسته کسی که هرچیزی رو هرجا نمیگه یج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oversharing: یجورایی میشه گفت برونگرا مخالف= pea ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tight smile: لبخند سرد

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tight smile: لبخند سرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slipping arm around s b: به آغوش کشیدن کسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slipping arm around s b: به آغوش کشیدن کسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get on with someone: موافق بودن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

occupants: حاضرین

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stipulated: شرط شده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fray: آشوب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sevants: خدمه ( برایافرادثروتمند )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

monetary assets: دارایی های مالب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monetary assets: دارایی های مالب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

monetary assets: دارایی های مالی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

muse about: Think about

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

astrological sign: طالع بینی علائم مربوط به ماه تولد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who the hell: کدوم خریه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

who the hell: کدوم خریه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cross arm over chest: دست به سینه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in the employment of: تحت استخدام. . . .

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crinkling brow: اخم کرده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ball in throat: بغض غده ای تو گلو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ball in throat: بغض غده ای تو گلو

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wrap head around: سردرآوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

snatch away: قاپید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snatch away: قاپید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take kindly to: علاقمند

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crispy: محکم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paparazzi: میشه گفت رسانه ( که خبرنگار و عکاس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

make threats: خطر ساز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gun holstered: غلاف اسلحه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

running point: بخش اجرایی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fight dirty: یجورایی مثل کشتی کج مبارزه ای که هی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blur of: حاله ای از

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

met with resistance: دو دل بودن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

meet with resistance: دو دل شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rebelled against: بشدت مخالف بودن محکم مقاومت کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take the elephant in the room: یجورایی میشه گفت زبون نگه داشتن فاش ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

encircled by: احاطه شده توسطِ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sensation seeker: هیجان طلب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dance around the truth: بحث رو عوض کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

museum quality: چیزی که انقدر عالی و به کیفیت هست ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knelt: زانو زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knelt: زانو زدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bark: جدا از تمامی معانی درست عزیزان پارس ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was no wonder: تعجبی هم نداشت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sagged in relief: یه نفس راحت کشیدن آروم شدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hitching voice: صدا تیکه تیکه شده ( مثلا از روی نا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

beam back at: برگشتن سمت

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hidey hold: فضای مخفی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

grow around: بزرگ شدن_وسیع شدن مثلا برای چشم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

steam room: سونا

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

floodgates be open: شرایطش آماده بود

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

felony record: سو سابقه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stonily: گیج و گنگ

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

comprehension dawned: دوزاریم جا افتاد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eat out of the palm of ones hands: کاملا تحت تسلط کسی بودن تو مشت یکی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

godforsaken place: خراب شده

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

torn apart: تیکه تیکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

regency: دوره نیابت السلطنه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

set the bar low: انتظارات رو پایین آوردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trowbridge: تروبریج یه شهرک تو بریتانیا. . .

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های فاطمه حسین پور