سعید امدادی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a stream of: طیفی از مجموعه ای از

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in brackets: داخل کروشه داخل پرانتز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's now by far: الان با فاصله زیاد الان به وضوح

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

customary manner: روش رایج روال مرسوم شیوه شناخته شده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

continued practice: کار همیشگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boyish style: Boyish style یا boyish clothes لباس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stock checking: انبار گردانی Cycle counting. انبار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in disgust: از روی نفرت، انزجار و خشم

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am screwed: بیچاره شدم با عرض معذرت: به. . . . ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was utterly ravished: بی نهایت لذت بردم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fight you own battles: خودت باید از پسش بر بیای کار خودته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

right spirit: کارت درسته

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

kinaesthesia: موقعیت و حرکت اعضای بدن خود را آگاه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glow of: حس خوب ، حس مثبت They felt a glow ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

display name: Display name در جی میل و هنگام فرست ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

genius trick: ترفند خلاقانه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mom of two: مادر دو بچه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

atoner: نادم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

guilt trip someone into doing something: 1 - مقصر نمایی 2 - برای رسیدن به خو ...

١ سال پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

star of life: این نماد "ستاره زندگی" نامیده می شو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scarred for life: باقی ماندن آثار زخم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skip: صرف نظر کردن نیز یکی از معانی بسیار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

memorial plaque: لوح یادبود

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are the ones who: ما کسانی هستیم که. .

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

den of sin: محل خلاف کاری - لانه شیطانی - خلوت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the late lamented: بزگوار مرحوم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pursuit evasion game: بازی تعقیب و گریز ترکی آذری : قو وا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demanding child: بچه پردردسر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

marked man: تحت تعقیب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm full of admiration for you: با تمام وجودم تو را تحسین می کنم.

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

traditional job: کارمند - کارگر جایی بودن که باهاشو ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch all phrase: عبارت همه شمول ( شامل تمام اعضای یک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sweeping stipulation: تبصره در قراردد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

outstretched arm: دست ها باز و کشیده باشند.

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

will stick around for a while: حالا حالاها هست

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outdazzle: 1 - رو کم کنی کردن The red carpet c ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if desired: در صورت تمایل، اگر بخواهید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

conspicuous absence: جایش خالی بود Why wasn't Stephen at ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unironic: بی شوخی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

by and large: all in all=by and large روی هم رفته ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a set idea: A set idea افکار دگم My father had ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shutterbug: خوره عکاسی، عاشق عکاسی سعید امدادی ...

١ سال پیش

ثبت اولین پرسش

-

بپرس

١ سال پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when people speak their mind: حرف زدن بدون ملاحظه - نظر واقعی خود ...

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

class meeting: تشکیل کلاس Class meets every day یع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

feel fine: می توانید این چند جمله کوتاه ولی پر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

glitterati: " بزرگان"، تقریبا می تواند معادل ای ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fan favorite: پرطرفدار He was a fan favourite dur ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های سعید امدادی