مرتضی بزرگیان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

off the record: محرمانه و خصوصی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

borne out: برخاسته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

discourage: We "discourage" this for the follow ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

direct report: زیردست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

direct report: زیردست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

objective statement: شرح هدف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alternately: از طرف دیگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

overwant: زیاده خواه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bring down: نا امید کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

action verb: فعل رفتاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

action verb: فعل رفتاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

misjudgment: قضاوت نادرست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sought after: محبوب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

triumphal arch: طاق نصرت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public domain: مالکیت عمومی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

labor relations: رابطه کارگر کارفرما

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

line item: سرفصل های اقلام اصلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

line item: سرفصل های اقلام اصلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abusive language: بد زبانی، فحش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

abusive language: بد زبانی، فحش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

defeatist: شکست گرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defeatist: شکست گرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

externalization: برونی سازی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

value proposition: گزاره ارزش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transmuted: مستحیل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

objectivation: عینیت بخشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

communing: صمیمانه گفتگو کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vocational education: آموزش شغلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vocational education: آموزش شغلی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

career development: توسعه مسیر شغلی، موفقیت شغلی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

career development: توسعه مسیر شغلی، موفقیت شغلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

postulating: اصل مسلم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

figuration: تصویرگری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

personified: شخصیت دادن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unmanifested: نا آشکار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

solve et coagula: جدا از هم و متحد با یکدیگر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solve et coagula: جدا از هم و متحد با یکدیگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

juxtaposed: پهلوی هم گذاشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

invested: منصوب کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invested: منصوب کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

philosophia perennis: حکمت خالده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

perennialist: سنت گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

appraisee: ارزیابی شونده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

renunciate: راهب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

toilet soap: صابون دستشویی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

colonette: ستونچه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dressed stone: سنگ تمام تراش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

institutionalist: نهادگرا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trade show: نمایشگاه بازرگانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade show: نمایشگاه بازرگانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stand still agreement: قراردادهای معلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

educational attainment: دستاورد آموزشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

educational attainment: دستاورد آموزشی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call premium: صرف اختیار خرید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stateness: انسجام یافتگی، تمایل به کشور بودن، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

amortize: سر شکن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

evolvable: تکامل پذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

repellor: دفع کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lump sum payment: پرداخت یکجا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

derivative work: اثر اقتباسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tonality: رنگبندی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job breakdown: تفکیک شغل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

replicate: دوباره سازی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

debriefing: نشست توضیحی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

debriefing: نشست توضیحی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on demand: به محض تقاضا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pay as you go: پرداخت به اندازه مصرف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pay as you go: پرداخت به اندازه مصرف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give back: حق خود را ادا کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

housekeeping: ( اداره و موسسه و غیره ) رسیدگی به ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

flagship project: پروژه شاخص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spatial planning: آمایش سرزمین

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

scriptorium: کتابت خانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

in a sense: به تعبیری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mortal enemy: دشمن قسم خورده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trade deficit: کسری تجاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

transgressing: سرپیچی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

comparative philology: زبان شناسی تطبیقی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

to all appearances: از نظر ظاهری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

medical school: دانشکده پزشکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

medical school: دانشکده پزشکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reaffirmation: تایید دوباره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reaffirmation: تایید دوباره

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

functional analysis: تجزیه و تحلیل کارکردی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

status group: گروه پایگاهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

code of laws: مجموعه قوانین

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sense of self: خودانگاره

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no mean feat: بسیار دشوار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

postrevolutionary: پس از انقلاب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

manual labour: کار دستی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

public authority: مرجع دولتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

public authority: مرجع دولتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

class conflict: مبارزه طبقاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

collective good: خیر مشترک، خیر عمومی، منافع جمعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

imputed: انتسابی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

imputed: انتسابی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tautologically: تکرار بیهوده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

frontside: مقابل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foreshortened: کوتاه نما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

afflict: دچار مشکل کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

afflict: دچار مشکل کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subheading: سرفصل های فرعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

returns to scale: بازدهی به مقیاس

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethnomethodology: روش شناسی قومی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unspoken: نا گفته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

settling: اسکان، اقامت، مقیم شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

absent mindedness: حواس پرتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absent mindedness: حواس پرتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

synonymously: مترادف

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unchallengeable: انکارناپذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

systematizer: سامانه پرداز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

juxtaposing: پهلوی هم گذاشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self isolation: خودانزوایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double consciousness: خودآگاهی دوگانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

for the most part: در اکثر موارد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

no further: کافیست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

troublesome: دردسر ساز

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opium for the masses: افیون توده ها

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prematurely: پیش از موعد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

waster: ضایعات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to this: به این منظور

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to this: به این منظور

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epigraphy: کتیبه شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solipsism: خودتنهاانگاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ethnographer: قوم نگار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ethnographer: قوم نگار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prizing: بها گذاردن بر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

rootlessness: بی ریشه بودن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anachronistically: اشتباه تاریخی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bow dye: قرمزدانه مکزیکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

evolving: روبه تکامل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

superpatriotic: فوق العاده میهن پرست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

macrosociological: جامعه شناختی کلان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

singularism: مفردگرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

postindustrial: پساصنعتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

opulence: ثروت، تمول

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opulence: ثروت، تمول

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

if not: شاید حتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

if not: شاید حتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

one parent family: خانواده تک سرپرست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

glocalization: جهان محلی شدن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

civically: از لحاظ مدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

streetscape: نمای خیابان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

streetscape: نمای خیابان

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self creation: خودآفرینی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self creation: خودآفرینی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paradise lost: بهشت گمشده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

irrefutably: انکارناپذیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strongly worded: شدید اللحن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the money: accurate, correct

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on the money: accurate, correct

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hallucinogenic: توهم زا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hallucinogenic: توهم زا

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brutalization: وحشی گری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dumbfounded: مات و مبهوت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

refreshingly: نیرو بخش، تازه کننده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wholistic: کل گرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

collective noun: اسم جمع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

collective noun: اسم جمع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

move on: گذشتن از . . .

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conjoint: مشترک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

peristalsis: حرکات لوله گوارش

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

psychological distress: رنج روانی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

minimizing: کوچک شمردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

babyhood: شیرخوارگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

agribusiness: کشاورزی تجاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unforeseeable: غیر قابل پیش بینی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unfreedom: اسارت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

so far so good: تا اینجا همه چیز خوب است

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

confusing: اشتباه گرفتن هم میشه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

questioning: شک کردن، زیر سوال بردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social recognition: به رسمیت شناسی اجتماعی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

celebrated: مشهور، مجلل، نامدار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capital formation: تشکیل سرمایه، ایجاد سرمایه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reinvest: سرمایه گذاری مجدد

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reinvest: سرمایه گذاری مجدد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

candidness: صداقت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

circumventing: دور زدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mounting: روز افزون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enveloping: پوشاننده، پوششی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unresponsiveness: خون سردی، بی عاطفگی، بی حسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self regulatory: خودگردان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self regulatory: خودگردان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

learning organization: سازمان یادگیرنده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

script: ذهن نوشته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

succession planning: برنامه ریزی جانشین پروری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

succession planning: برنامه ریزی جانشین پروری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reorder: بازآرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unnoticed: توجه نشده، نادیده گرفته شده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

effortful: پر زحمت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

remain true: وفادار ماندن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

malign: بدنام کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self destruction: خود تخریبی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

potent: بسیار موثر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conformist: سازشکار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self serving: خودسود، طالب منافع شخصی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sexual nonconformist: دگراندیشان جنسی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

any more than: همانقدر هم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archetypal: کهن الگویی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antihumanism: ضد انسان گرایی

١ سال پیش

مدال‌های مرتضی بزرگیان