مرتضی بزرگیان - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

endearing: عزیز کننده، محبوب کننده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

totalitarian: تمامیت خواه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

relativistic: نسبی گرایانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

neurological: عصب شناختی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hot temper: خلق و خوی تند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

palaeobotany: دیرین گیاه شناسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

epigrammatic: هجو آمیز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the blow fell: اتفاق ناگوار بالاخره رخ داد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anguished: دلخراش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dishonourable: غیر شرافتمندانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uneasy: پرتنش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

formal education: آموزش رسمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

formal education: آموزش رسمی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

commonsensical: خردمندانه، محتاطانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contributor: مقاله نویس، نویسنده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

esport: ورزش الکترونیکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

esport: ورزش الکترونیکی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

memorization: یادسپاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the like of: امثال

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

reliving: دوباره تجربه کردن، در نظر مجسم کردن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on alert: آماده باش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on alert: آماده باش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incurring: مواجه شدن با

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncharacteristic: نامتعارف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncharacteristic: نامتعارف

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

panic attack: وحشت زدگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

desecularization: غیر عرفی شدن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

transgressive: هنجار شکن، مرزشکن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alterity: غیریت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

orientalism: خاورگرایی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sociobiologist: زیست شناس اجتماعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supernaturalist: ماورای طبیعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in its own terms: بر حسب شرایط خودش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in its own terms: بر حسب شرایط خودش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmusical: ناموسیقایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lurch: رها شدن در وضعیت بحرانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

untoward: نامطلوب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

untoward: نامطلوب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

straws in the wind: هشدارهایی در مورد حوادث آینده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

autobiographical: خودزیستنامه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clean record: عدم سو سابقه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first comer: نفر اول

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cultural base: اساس فرهنگی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

denigrated: بدنام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

possessive: انحصارطلب

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paradoxical intention: قصد تناقضی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

other directedness: دیگر جهت مندی، دگر رهبری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rivalrous: برتری خواهانه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

electromyography: نوار عصب و عضله

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticipatory: پیشاپیش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dead end kids: بچه های محله های فقیرنشین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from this: از این رو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

from this: از این رو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

after all: از این گذشته

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tentatively: عجالتا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in short review: به طور خلاصه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recorded history: تاریخ مکتوب

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recorded history: تاریخ مکتوب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clarion call: صور مقدس، صور اسرافیل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deteriorating: رو به زوال

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high energy physics: فیزیک انرژی بالا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marring: آسیب رساندن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reference group: گروه مرجع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

demythologizing: اسطوره زدایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inferiority: احساس حقارت

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reality testing: واقعیت آزمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reality testing: واقعیت آزمایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

either or: یا این یا آن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reinstatement: به حال سابق برگرداندن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reinstatement: به حال سابق برگرداندن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

unicausal: تک علتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shouting match: داد و هوار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shouting match: داد و هوار

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

material weakness: ضعف با اهمیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take something personally: به دل گرفتن، برخوردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self justification: توجیه خویشتن، خودتوجیهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

directive: جهت دهنده، هدایت کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

character assassination: ترور شخصیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

character assassination: ترور شخصیت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

teasing: سر به سر گذاشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mess: گند کاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clinginess: وابستگی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spontaneously: بی اختیار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

overlapping circles: دوایر همپوشان

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fearful: ترسو

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

affectionate: محبت آمیز

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in its wake: در اثر آن، در پی آن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

emotionality: هیجان پذیری، تهییج پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

emotionality: هیجان پذیری، تهییج پذیری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

outdoorsy: اهل گشت و گذار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outdoorsy: اهل گشت و گذار

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stalled: بازمانده از حرکت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stalled: بازمانده از حرکت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

blessed: نظرکرده

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

to make ends meet: داشتن پول کافی برای پرداخت هزینه ها ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slough off: نادیده گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slough off: نادیده گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

one size fits all: مناسب همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recent past: گذشته های نه چندان دور، سال های اخی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

recent past: گذشته های نه چندان دور، سال های اخی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

distribution switchboard: جعبه فیوز توزیع

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

data division: تقسیم داده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

novum organum: منطق

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

excitatory: محرک، تحریکی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

interpopulation: بین جمعیتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

thalamic: تالاموسی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ball bearing: بلبرینگ

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

co location: هم محلی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mutual benefit: منفعت متقابل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

suntrap: منطقه آفتاب گیر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

to this effect: به آن دلیل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

experimentalist: تجربه گرا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

experimentalist: تجربه گرا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

visual motion: حرکت تصویر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barber pole: میله مخطط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interconnected: مرتبط

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tampering: دستکاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

high fidelity: بازدهی عالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

high fidelity: بازدهی عالی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

binocular disparity: ناهمخوانی دید دو چشمی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alternate: راه حل جایگزین

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

self exemplifying: خودنمونه بودن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

self sealing: خود درزبند، آب بندی خود به خودی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incantation: وِرد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interview study: مصاحبه پژوهی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ruefully: اندوهناک، با تاسف . . .

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ruefully: اندوهناک، با تاسف . . .

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

punch card: کارت های پانچ

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

secular: طولانی، پایدار، درازمدت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in a word: در یک کلام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

increments: ترقی، افزایش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

productive work: کار تولیدی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

superfluity: مازاد بودن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

joint force: نیروی مشترک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hold in check: تحت کنترل نگه داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hold in check: تحت کنترل نگه داشتن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

malintegration: ادغام نادرست

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

incidentalize: اتفاقی شمردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

conspiracy of silence: توطئه سکوت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

forthrightly: سر راست، مستقیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

agitated: هیجانی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

job posting: اعلام پست های خالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

job posting: اعلام پست های خالی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

on their own: به طور مستقل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

evaluation: ارزشگذاری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

correlatively: به طور بهم پیوسته، وابسته بهم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

elegaic: مرثیه ای

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

catapult: پیشرفت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

catapult: پیشرفت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self fulfilling: خودمحقق کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

extracellularly: خارج سلولی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

capacitative: ظرفیتی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

already then: حتی در آن زمان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

concerned party: طرف ذینفغ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non value adding: ارزش نیفزا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

operational performance: بهره وری عملیاتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

importantly: نکته مهم این است که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thalamocortical: تالاموسی قشری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notably: قابل ذکر است که

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

offset account: حساب متعادل کننده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

page break: قطع صفحه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bank reconciliation: تطبیق با صورتحساب بانک

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stockability: قابل انبارکردن بودن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sustaining: پشتیبانی کننده، حمایتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sustaining: پشتیبانی کننده، حمایتی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

heightened: تشدیدشده

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

excludability: استثناپذیری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

depleted: تحلیل رفتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heterodoxy: بدعت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

heterodox: بدعت گذار

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

developer: انبوه ساز

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

millennials: نسل هزاره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

millennials: نسل هزاره

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call to action: دعوت به عمل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

conglomerate: شرکت خوشه ای

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

replenishment: تجدید تدارکات

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pacing: تنظیم سرعت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep end: مخمصه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barrier free: بدون مانع

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stay ahead of the curve: پیشی گرفتن از رقبا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stay ahead of the curve: پیشی گرفتن از رقبا

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lock in: از بیرون در را روی کسی بستن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

coronary arteries: سرخرگ های کرونری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

honoring: تکریم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honoring: تکریم

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unenviable: ناخوشایند

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unenviable: ناخوشایند

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

high rank: بلند پایه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acronym: نام اختصاری

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disparate: ناهمگون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

failover: غلبه بر خرابی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

front end: سمتِ کاربر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bargaining power: قدرت چانه زنی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bargaining power: قدرت چانه زنی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

buying power: قدرت خرید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

contingency plan: طرح اضطراری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rebelling: قیام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rebelling: قیام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

visibility: رویت پذیری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cause c�l�bre: مساله جنجال برانگیز

١ سال پیش

مدال‌های مرتضی بزرگیان