دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٨٢
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٣,٢٥٢
لایک
لایک
٨
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

بازپس گیری / مصادره دوباره Synonyms: reclaiming, recovery English: The bank started repossession of the car after missed payments. Persian: بانک پس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

There are restrictions on entering the area. Persian: محدودیت هایی برای ورود به این منطقه وجود دارد.

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

One limitation of the study was the small number of participants. Persian: یکی از محدودیت های این مطالعه، تعداد کم شرکت کنندگان بود.

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

Persian: خوش آهنگ / دلنشین Example: English: She sang a tuneful melody. Persian: او یک ملودی خوش آهنگ خواند.

تاریخ
٣ ماه پیش
دیدگاه
٠

She sang a tuneful melody. Persian: او یک ملودی خوش آهنگ خواند.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.