SuperSU - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

disgust: داشتن حس بد

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hideous: شرم اور چندش اور نا مطلوب

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hideous: شرم اور چندش اور نا مطلوب

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chasing: دوندگیی خواستن دنبال کردن تعقیب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

chasing: دوندگیی خواستن دنبال کردن تعقیب ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

stalk: the main stem of a plant, or the na ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stalk: the main stem of a plant, or the na ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whether: هر چند

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cheat: تقلب آدم متقلب فریب کار

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bummed: bummed ( depressed ) . I was really ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reliving: to make an unpleasant feeling, such ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reliving: to make an unpleasant feeling, such ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

honestly: راست حسینی شو بخوام بگم. . .

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tingly: feeling an emotion such as exciteme ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abruptly: یهویی یه دفعه ناگهان

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

abruptly: یهویی یه دفعه ناگهان

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

biology: زیست شناسی علوم زیست درس. . .

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

biology: زیست شناسی علوم زیست درس. . .

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

assbag: فوش ناجور*******

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sucked: ت*می تخیلی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sucked: ت*می تخیلی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

GSA: Gay Straight Alliance

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

appreciate: قدر دانی ممنون بودن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pushing: فشار اوردن عصبانی کردن دیوانه شدن ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

friending: دوستی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

flaunt: جار زدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flaunt: جار زدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pedo: کودک آزار شخصی که اختلالات روانی د ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

pedo: کودک آزار شخصی که اختلالات روانی د ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

figured: حدس زدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't turn him in i can't: من نمی تونم این کارو باهاش کنم

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

acetaminophen: ستامینوفن یا پاراستامول رده درمانی: ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acquaintances: a person that you have met but do n ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acquaintances: a person that you have met but do n ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nosy: شخص کنجکاو

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scored: به ارمغان اوردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bla bla bla: فلان فلان فلان نیویورک ی ها معمولا ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bla bla bla: فلان فلان فلان نیویورک ی ها معمولا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ngl: Not Gonna Lie راستشو بخوای نمی خ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ngl: Not Gonna Lie راستشو بخوای نمی خ ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gal: دو معنی میده اگر طرف ایبونیک ( افر ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

SC: shmibb club. a boys club, usually i ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

SR: sr Slow Reply/Replies. Usually seen ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

god in church: به معنای مقدس بودن یک چیز Sacred

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

super su: super user رو سرچ کن تو دیکشنری آبا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crisp bill: اسکناس نو تازه و تا نخورده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wears on: طول کشیدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slow: عقب بودن My watch is ten minutes s ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

doesn't agree: سازگار نبودن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yawner: خسته کننده ضد حال

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hit on her: مخش رو زدن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hit on her: مخش رو زدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wussup: خوب بودن . اوکی بودن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hustle off: انداختن قالب کردن چیزی به کسی مثا ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hailed: مچ کسی رو گرفتن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bbc: Big Black Cock Black Boy Cock

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

graceful: چابک

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

littlest: کوچک ترین

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

whirpool: Whirlpool

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sfs: Share for Share تو شبکه اجتماعی ینی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

NCL: Newcastle

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

g org: Gorgeous

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ACC: Account

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pfp: Profile pic

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pfp: Profile pic

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smack that 'till you get sore: Hit that ass so hard

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

taebo: tae - kwondo and bo - xing

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tae bo: tae kwondo and bo xing

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BI: Bisexuality ================== از ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lnc: Like and comment

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

defo: :British definitely

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

defo: :British definitely

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bunda: Ass Bum

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bunda: Ass Bum

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exe: شهر اگزتر ( در جنوب باختری انگلیس ) ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

NC: New Castle

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

GC: British English: Group chat

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tites: Boobs

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

omw: On my way

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

omw: On my way

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

FFS: For fuck sake

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

made out: ماچو بوسه کردن . لب گرفتن و تا جایی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sym: Suck your mum This sentence is Bri ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sym: Suck your mum This sentence is Bri ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

professionally: تجربه کاری

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

NaN: Mom

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clit: کلیتوریسم چوچوله

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

logistically: in a way that involves the careful ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wsp: wad up?

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

b4n: Bye for now فعلا

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

f2f: Face to face رو در رو

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sm1: Someone

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

SMT: Something

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lvl: Level

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

kickback: مهمونی یه کوچک

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rager: مهمونی بزرگ

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's netflix: دعوت به سکس یا خوشگذرونی های نامشرو ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's chill: دعوت به سکس و خوش گذرونی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

let's chill: دعوت به سکس و خوش گذرونی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

molly: *دقت کنید که این کلمه رو تریاک معنی ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

embrace: به سراغ چیزی رفتن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confide: محرم اسرار

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

therapists: روش درمانی درمان کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

banged: to have sex with someone

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

clocking: زیر نظر داشتن سریع کردن سریع ان ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clocking: زیر نظر داشتن سریع کردن سریع ان ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

advantage: سو استفاده کردن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

leng: Leng means unreal

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

leng: Leng means unreal

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wdym: What do you mean

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wdym: What do you mean

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ly2: Love you too

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lamfao: laughed my fckin ass off

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kms: Kill myself

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

kys: Kill yourself

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

kys: Kill yourself

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to horny jail: A phrase used in response to when s ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slag: زن هرزه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wym: منظورت چیه؟

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

freakazoid: A freaky person or creature a frea ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snapper: a fish that lives in warm seas and ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sympathy card: برگ برنده

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

recouping: دوباره برگشتن احساس خوبی داشتن از ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

getting wood: شق کردن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sporting wood: برنامه کردن ***

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disrespectful: بی ادبی

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stripper: رقاص با میله

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oh that's what's up: اوه پس اینجوریاست.

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

strap on: دیلدو با کمربند دیلدو کمری Strap ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

strap on: دیلدو با کمربند دیلدو کمری Strap ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

connecticut: مردم این ایالت بسیار به هات بودن مع ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

connecticut: مردم این ایالت بسیار به هات بودن مع ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

godssakes: خیر سرم . . . . .

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

neek: Like a freak

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drill: سوراخ کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

insisted: اصرار داشتن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

g9: Good night

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

l8r: Later

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

d8: Date

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tnx: Thanks

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

tnx: Thanks

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ruok: are You ok?

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

boner appetite: ک*ر خوشمزه نوش جونت

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

duly noted: Duly noted means properly recorded ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

m8: Mate

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

jacking: ج*ق زدن برای خود یا شخصی دیگر

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jacking: ج*ق زدن برای خود یا شخصی دیگر

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

arctic force: اسپری بو بر بدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sweet move: حرکت خفن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

1f: شخص تنها

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

spring fling: An artists' open studio event in s ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

filleted: فیله گوشت فیله کردن

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anvil: سنگینی کردن سنگین

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

puss: a cat. Informal. a girl or woman: ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

DW: Dont worry

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

DW: Dont worry

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

messed up: گیج شدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stopped by: ایستادن خیلی انتظار کشیدن

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cotton balls: یه چیزی شبیه دستمال مرطوب برای پاک ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

YK: UK

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hos: Leaving your friends to get some wi ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hoes before bros: Leaving your friends to get some wi ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hoes before bros: Leaving your friends to get some wi ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hoes: خانوم هات یا یکم جینده دوست دختر . ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fleek: very attractive; as good as it coul ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fleek: very attractive; as good as it coul ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ty: Thank You

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ride: دوره ایام

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

attraction: کشش

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

polished the dolphin: خود ارضایی کردن با حرارت خیلی بالا

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cinabit: see you soon or see you in a bit . ...

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fuck away: یه چیزی تو مایه های fuck off و Go a ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fuck away: یه چیزی تو مایه های fuck off و Go a ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

touchdown: توی دروازهههه و گل معادلش برای ما ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ACT: واکنش

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspect: جنبه

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as did you: مثال I didn't talk to him, as did ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

X: basically “x” is the symbol for a k ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

X: عدد ده /۱۰ در الفبای یونانی

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

xx: basically “x” is the symbol for a k ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

xx: basically “x” is the symbol for a k ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

XO: بوس بغل

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

XO: بوس بغل

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

f4f: Follow for follow

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mank: Gross

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nrs: no replies

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lyk: Let you know

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peng: A very positive word used casualy ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

peng: A very positive word used casualy ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

solaris: به معنای افتاب در لاتین

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

solaris: به معنای افتاب در لاتین

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bwc: Big White Cock

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prego: Pregnant

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hbu: How about you

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hbu: How about you

٩ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rgs: Royal Geographical Society

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tranny: Transexual

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

smd: British ppl using this contracted f ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smd: British ppl using this contracted f ...

٩ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

JK: Joking just kidding شوخی کردم ش ...

٩ ماه پیش

مدال‌های SuperSU