ترجمه‌های امیررضا فرهید (١١)

بازدید
١٠٣
تاریخ
٥ سال پیش
متن
She scooped out some sugar from the mug.
دیدگاه
١٢

آن دختر کمی شکر از فنجان برداشت.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
She filled her mug with orange juice.
دیدگاه
٢٠

او ( اشاره به مونث ) فنجانش را با آب پرتقال پر کرد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
She scooped out some sugar from the mug.
دیدگاه
١٢

او کمی شکر از فنحان برداشت

تاریخ
٥ سال پیش
متن
A portrait of Abraham Lincoln hangs on the wall.
دیدگاه
٢٢

تصویری از آب رهام لینکلن روی دیوار آویزان است.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
A typhoon is on its way.
دیدگاه
٣٢

طوفان در حال آمدن است.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The town was hit by a tornado last night.
دیدگاه
١٩

دیشب شهر با یک طوفان خراب شد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
He came first in the poetry competition.
دیدگاه
١٩

او اولین بار به رقابت شعر آمد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
My sister was always scared of dogs.
دیدگاه
٤٨

خواهر من همیشه از سگ ها می ترسد.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
organic matter
دیدگاه
٣١

ماده اصل

تاریخ
٥ سال پیش
متن
The leopard can never change its spots.
دیدگاه
١٧

پللنگ وحشی هرگز نمیتواند لکه هایش را عوض کند.

تاریخ
٥ سال پیش
متن
A leopard cannot change its spots.
دیدگاه
٤٩

پلنگ وحشی هرگز نمیتواند لکه هایش را عوض کند.