چکامه - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sparrow hawk: قرقی

٦ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carriage: عروس با کالسکه ی که اسب می کشید، وا ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carve: به خودش توصیه کرده بود تا به مدارج ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chaos: میزت کلا به هم ریخته است، چطوری چیز ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

charm: این بچه با لبخند دلبرانه و دست زدنش ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

compelling: شواهد چنان قانع کننده بود که او احس ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

courage: دست زدن به چنین عملیات نجات خطرناکی ...

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shade: پنجره را تاریک کن، می شه؟

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tut tutting: نُچ نُچ کرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

rock star status: شرایطی فوق العاده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

zone out: تو خودش فرو رفت حواسش پرت شد رفت تو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

there there: عیب نداره! گریه نکن! غصه نخور!

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

there there: عیب نداره! گریه نکن! غصه نخور!

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bushier: پرپشت انبوه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bushier: پرپشت انبوه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break into a jog: شروع کرد به تند تند راه رفتن سرعت ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break into a run: شروع کرد به دویدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double dog dare: نبرد حیثیتی چالشی که پای آبرو وسط ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swan sang: اجرای پایانی آخرین آواز آخرین اثر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

any old how: در هم برهم، الله بختکی، شرتی شلخته، ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

merrily: با بیخیالی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sparrow hawk: قرقی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

companion piece: گلچینی از آثار به کتاب یا قطعه ی م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

insistently: به دفعات، مکررا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

closure: achieves closure کنار آمدن یا پذیرف ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the first magnitude: این یک اصطاح است به معنی بسیار بزرگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he was mobbed by autograph hunters: افرادی که دنبال جمع کردن امضایش بود ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

province: حوزه ی عمل؛ حوزه ی مسئولیت؛ حوزه ی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the road to hell is paved with good intentions: به عمل کار برآید به سخندانی نیست کا ...

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aspire: او برای ثروت و قدرت اشتیاق داشت

١٠ ماه پیش

مدال‌های چکامه