محسن قنبری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute being: ( فلسفه ) هستی مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute determinism: ( فلسفه ) موجبیّت مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute distinction: ( فلسفه ) تباین مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute ego: ( فلسفه ) ذات مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute essence: ( فلسفه ) ذات مطلق ماهیت مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute existence: ( فلسفه ) وجود محض

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute good: ( فلسفه ) خیر مطلق خیر محض

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute necessity: ( فلسفه ) وجوب مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute nothing: ( فلسفه ) نیست مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the absolute oneness: ( فلسفه ) اَحَد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute oneness: ( فلسفه ) اَحَد the absolute onen ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute otherness: ( فلسفه ) غیریت مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute poverty of existence in itself: ( فلسفه ) امکان یا فقر ذاتی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute purity: ( فلسفه ) صرافت مطلق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute sincerity: ( فلسفه ) اخلاص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

general absolute: ( فلسفه ) مطلق عامه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

trial run: آزمایش یا تمرین چیزی جدید یا امتحان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

absoluteness: ( فلسفه ) اطلاق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as straight as a die: کاملا صادقانه مثال: He's run as s ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

straight as a die: 1. completely honest 1. کاملا صادقا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the straight and narrow: help to keeping one living an hones ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep someone on the straight and narrow: to help someone to live an honest, ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

entire moon: کل ماه با بدر ( Full moon ) اشتباه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

full absorption: ( عرفان اسلامی ) فنا

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abstract concepts: ( فلسفه ) مفهوم های انتزاعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

abstract existence: ( فلسفه ) وجود مجرد

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

abstractiveness: ( فلسفه ) انتزاع تجرّد تجرید

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this close: اینقدر نزدیک به این نزدیکی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

icy moon: قمر یخی قمر یخ زده ماه یخی ماه یخ ز ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on list: در فهرست

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cop: 1. a police officer 1 - افسر پلیس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

viral: فراگیر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double dotted: in British English music 1. ( of ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double dipper: US informal someone who receives a ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

double dome: دوستانه و غیر رسمی یک روشنفکر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

former doctor: پزشک سابق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

seize power: به دست گرفتن قدرت

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

notorious: بد نام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ammunition: مهمات

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

inspire by: با الهام از

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

botched rollout: عرضه ناموفق

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٥,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual organism: ارگانیسم خاص

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dysfunctioned: ناکارامد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

physical body: بدن بدن جسمانی جسم بدن بدن انسان کا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

human person: حیثیت انسان شخص انسان A human pers ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

bio psychosocial: زیستی روانی اجتماعی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

principle of objectivity: اصل عینیت باوری اصل عینی گرایی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

objectivity: عینی گرایی عینیت بی طرفی ( به فران ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

antirealism: ضد واقع گرایی ضد رئالیسم آنتی رئالی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

visible things: چیزهای مرئی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand for: بیانگر نمایانگر

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trying to: در تلاش

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

key position: جایگاه ویژه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

based on: وابسته

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

clinical realist: واقع گرای بالینی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mental creation: ذهن سازه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

formal cause: علت صوری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

therapeutic efficiency: کارکرد درمانی کارکرد شفابخشی کارکرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

biological bodily: بیولوژیکی بدنی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

botched job: شغل ناموفق

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a blitz on: تلاش زیاد برای مقابله یا بهبود تلنگ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

firm offer: is an offer that will remain open f ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

priori assumptions: مفروضات ضروری مفروضات اولیه مفروضات ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncertain: غیر قطعی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incomplete: نا تمام تمام نشده Something that ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

opened to: خوشحال یا مایل به دریافت، گفتگو و غ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

laboratory test: سنجش آزمایگاهی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

false positive: مثبت کاذب به خطایی در گزارش داده گف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grounded in: مبتنی بر If an argument, belief, ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الرحیم: بخشنده بر خاص

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

partner: همکار دستیار همدست همگروه هم تیم

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

open: افتتاح کردن دایر کردن تاسیس کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

absolute knowledge: علم مطلق It is knowledge of pure ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

knowledge of pain: علم درد دانش درد

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

put oneself in else's shoes: خود را به جای دیگری گذاشتن put on ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mentally deranged: آشفته ذهنی روانی دیوانه مجنون

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

controversy: گفتگوی داغ گفتگوی بی حاصل

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intuition: شهود دریافت بی میانجی یک چیز یا فرا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

keep pouring: سر ریز شدن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

individual patients: individual patients means individua ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

practical reasoning: 1. the faculty by which human being ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

practical reason: عقل عملی در فلسفه، عقل عملی استفاد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral reasoner: استدلالگر اخلاقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral reasoning: استدلال اخلاقی مطالعه چگونگی تفکر م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

decision analysis: تجزیه تحلیل تصمیم

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pharmacy practice: حرفه داروسازی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over represented: represented disproportionately or i ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

non maleficence: آسیب نرساندن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشتیک: پُشتیک پیشانی در گویش بندری خوزستان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

intrinsic worth: در اخلاق، ارزش ذاتی ویژگی هر چیزی ا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

freedmen: آزادگان

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral equal: برابری اخلاقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

moral equals: برابری های اخلاقی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

supererogatory acts: اعمال فرا وظیفه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

supererogatory: فرا وظیفه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

promoting the good of others: توجه به خوبی های دیگران

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

subjectivity: از ویکی پدیا، دانشنامهٔ آزاد فردیت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cool fact: واقعیت جذاب

١ سال پیش

مدال‌های محسن قنبری