امیر صادق زاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اتلاف انرژی: هدر رفت انرژی. نابودی انرژی.

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استطاعت داشتن: توانابودن. مستعد

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

استثمار طلب: کسی که زور گویی وستم می کند تا به ا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منقلب شدن: واژگون شدن. فروپاشی. پریشانی

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقارب: نزدیک به هم.

٤ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اجماعی بودن: گروه گرایی.

٤ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مورد تنزل: باعث کاهش وافت

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نکوهش گری: منفورگری.

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشفی دادن: شفا دادن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشفیع: شفاعت

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تصادیق: تائید شده ها. هرچیزی که صحت داشته و ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنشگر: فعال جهت رسیدن به اهداف. پرکار. تلا ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسرفون: اسراف کننده گان.

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پارکنسیون: پارک مجلل.

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سکولار: جدا بودن سیاست از دین

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منفورانه: دید نفرت آمیز

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترمیناتور: نابودگر. از بین برنده. تمام کننده

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حق اکورد تولید: آکورد یا پاداش براى جبران زحمتى که ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اپوزیسیونیست: سیاسیون وحزب مخالف حکومت در هر کشور ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منقرضون: گروهی که از هم پاشیدهشده. از بین رف ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منفعلون: پشیمان ویا شرمساری در مقابل عدم رسی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعدید: نتیجه نهایی بدست آمده از شمارش هرچی ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استقصاء: نتایج نهایی که از شمارش هر چیزی بدس ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منفورین: از چشم افتادگان.

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گسیخته: بریده یا جداشده

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منفصل: جداشده

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انفکاک: تفکیک شده

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مسترح: محل مشخص شده جهت نظافت.

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سپارش: سپردن هر چیزی به یک شخص. سپارش

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تفویض قدرت: اختیار داشتن . واگذار کردن وقدرت اخ ...

٦ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حائل: دیوار. حصار . نرده حفاظ

٦ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وخامت: پایان بد.

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کاریزماتیک: آدم خاص وبه اصطلاح توی دل برو

١٠ ماه پیش

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-

همه

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابترالعقل: عقل ناقص. یا ناقص العقل

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منفردا: یگانه. تنها

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متجرب: با تجربه. تجارب.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منحوسه: نحس وبد شگون

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استیصاء: وصیت

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محول: سپردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عاید شدن: منفعت یا سود داشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جریحه: جراحت. آسیب

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تصلیح: صلاح دید

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تسامح: کوتاهی کردن. سستی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

گرید: درجه. رتبه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مجحوف: کسی که مورد ظلم وستم واقع شده است

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انعقاد جلسه: مکتوب کردن نتایج جلسه در هر کاری

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعتلاف: به علوفه ها یا علف های زیادی در ارا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

توابع: اطراف. بخش

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سورو مورو گنده: تندرست. درسلامتی کامل

١ سال پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

١ سال پیش

تکمیل درباره من

-

همه

١ سال پیش

اولین لایک کردن

-

همه

١ سال پیش

اولین دیسلایک کردن

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-

همه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاراف کردن: امضاء واشاره کردن به مطلبی

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ستبرگی: سفتی. محکم. سخت بودن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فرجامی: پایانی. اختتام. تمام

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پلتفرم: قاب. چارچوب.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مماشات: مدارا کردن

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عدم تمکین: تسلیم نشدن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شور شعف: از ته دل شاد بودن. خوشحال بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مذبور: ذکر شده. یاد شده

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاموت: زنجیر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پارتنر: همکار وشریک

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حائل کردن: خنثی نمودن. نگهداشتن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فرنود: دلیل.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرید: درجه. رتبه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زمره: دسته. گروه. جمع

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کتمان: پنهان کاری. پرده پوشی

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تقلیل: کاهش. کاستن. کم کردن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

استراتژیک: رهبری یا مدیریت هوشمندانه

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تبحر داشتن: مجرب. ماهر

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استسهال: آسان گرفتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خلل و فرج: به سوراخ های ریز گفته می شود

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خلل و فرج: به سوراخ های ریز گفته می شود

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منافذ: روزنه وسوراخ ها ویا راه های نفوذی ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم مسلک: هم عقیده بودن

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رزیدنت: دستیار یک استاد را می گویند.

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دال: دال مخف دلالت کننده بر کاری ویا حرف ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عدم تمکین همسر: تسلیم نشدن وسرپیچی از همسر

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

امیر صادق زاده: از مهندسین نخبه وجوان برتر استان ال ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مهندس امیرصادق زاده: امیرصادقزاده یکی از نخبگان ومخترعین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مهندس امیرصادق زاده: امیرصادقزاده یکی از نخبگان ومخترعین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امیر صادق زاده: مهندس امیر صادق زاده نخبه وجوان برت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استفسار کردن: پرسش وتحقیق کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باگت: به تمام نان های ساندویچ نان باگت گف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماضی نقلی: چیزی که از گذشته نقل شود.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مساحی: مساحت در نقشه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مساحی کردن: اندازه گرفتن جهت ترسیم نقشه

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلاس: بیهوش . کما

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سکرت: سکرت یعنی اینکه حرف یا رمز ویا صحبت ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سکرت بودن: سِکرت برگرفته از واژۀ انگلیسی Secre ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مدیریت استراتژیک: مدیریت نوین با برنامه ریزی شده با ر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ذبح کردن: قربانی کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رسوخ: نفوذ

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الترناتیو کردن: جایگزین کردن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماحصل کلام: نتیجه گیری از سخنرانی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روتینو: برنامه ریزی . روال همیشگی

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مستهلک کردن: ازبین ویا نابود کردن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تصاعدی کردن: افزایش مرحله به مرحله یا افزایش پلک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طیف وسیعی از: طیف از بزرگ بودن یک چیزی را گویند

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سنخیت نداشتن: تناسب نداشتن

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذل: کنار گذاشتن. برکناری

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عذل وسلب: برکنار کردن ویا از میان بردن.

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلب اختیار از کسی کردن: برکنار کردن کسی اختیارات را از شخص ...

١ سال پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١ سال پیش

مدال‌های امیر صادق زاده