حسین رحمانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

community college: کالج منطقه ای، کالج شهر، کالج دوسال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

community college: کالج منطقه ای، کالج شهر، کالج دوسال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suffocate: بریدن نفس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

make mountains out of molehills: از کاه کوه ساختن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

infantilize: کودک انگاری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

comfortable: آسوده خاطر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bisexual: دوجنس خواه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

self expression: ابراز خود

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dummy: جعلی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to hum along to: زمزمه کردن همراه با [یک ترانه]

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shout out: معرفی عمومی کردن، حمایت عمومی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exploitative: بهره کشانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

exploitative: بهره کشانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nonexploitative: غیربهره کشانه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unaltered: دست نخورده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

unaltered: دست نخورده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

archaeology: دیرینه شناسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archaeology: دیرینه شناسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

small: مختصر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

analogous: هم تراز، هم سنگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

status: شأن اجتماعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

loosely: با آسان گیری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

take through: ( به تفصیل ) توضیح دادن، شرح دادن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

historicize: تاریخمند کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

historicize: تاریخمند کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

historicization: تاریخمندسازی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

romanticism: رمانتیسم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

articulate: مفصل بندی کردن، مفصل بندی شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deconstruction: ساخت شکنی، ساخت گشایی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

academicism: دانشگاه مآبی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exhortation: توصیه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

outcast: طردشده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sexology: سکس شناسی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nexus: کلاف، شبکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nexus: کلاف، شبکه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

darkly: به تلخی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incarnation: مظهر

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

faculty of recognition: قوهٔ تشخیص

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

put about: شایع کردن، چو انداختن، ترویج کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

put about: شایع کردن، چو انداختن، ترویج کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calculation: حسابگری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

splitting field: [ریاضیات] میدان شکافنده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

resolvent: گشاینده، گشایش گر،

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

montaigne: میشل دو مونتنی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mainstream: رایج، مرسوم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reasoning: خِرَدورزی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

existing: کنونی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

zone of proximal development: محدودهٔ تقریبی رشد ( نظریه ای در رو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

zone of proximal development: محدودهٔ تقریبی رشد ( نظریه ای در رو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cupboard love: عشق مصلحتی - - - - Affection that ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

present: مواجه کردن، رویارو کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shock: بُهت، بُهت زدگی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take over: حاکم شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

surface: منتشر شدن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

identify with: احساس نزدیکی یا وابستگی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

urologist: متخصص مجاری ادراری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

obsessive: افراطی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

split brains: مغز دوپاره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

traumatic: روان گًزا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the meantime: در این گیرودار

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exaggeration: تشدید

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smoothly: به درستی، درست ( در نقش قید )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arguably: می توان گفت که می توان استدلال آورد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

birth pangs: درد زایمان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

twelve tables: دوازده لوحه ( مجموعه قوانینی باستان ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come together: متحد شدن، دست به یکی کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at this rate: با این حساب

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

against the backdrop of: در زمینهٔ، در بسترِ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the stakes are high: پای مرگ و زندگی در میان است

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shareholder value: ثروت سهام داران

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

seamless: بدون اختلال

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

energy transition: گذار انرژی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

decide: به نتیجهٔ مشخصی رسیدن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waterfront regeneration: بازسازی بنادر

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prominent: پررنگ

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tactician: تاکتیک دان

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

consumption behavior: رفتار مصرف کننده

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggressively: با تمام قوا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hub: پایگاه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

objectivism: عینیت باوری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

mixed results: نتایج نامشخص، نتایج غیرقطعی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come naturally: something comes naturally to someon ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

triumphalism: برترانگاریِ دین و آیین خود، برترانگ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ride roughshod: نادیده گرفتن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

garamantes: گارامانت. ( اِخ ) طایفه ای از ساکنی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lucullan: بسیار تجملاتی، تجمل افراطی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tantalize: اشتیاق انگیختن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bring together: نزدیک کردن

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

technoference: مداخله تکنولوژی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

scenario: فرضیه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

challenger bank: بانک چالشگر، بانک مبارزطلب

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

reg tech: Regulatory technology یا فناوری های ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

corporate venture capital: سرمایه گذاری جسورانهٔ شرکتی، سرمایه ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

low code: کم کد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

swinging sixties: دهه شصتی های خوش گذران

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shopper: مغازه گرد

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

catch imagination: شیفته کردن، مجذوب کردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

working: [اگر نقش صفت داشته باشد] عملیاتی، ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

data vendor: داده فروش

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

suptech: ساپتک، فناوری نظارتی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

medication tolerance: تحمل دارویی، تطبیق پذیری دارویی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

findability: یافت پذیری

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smothered mate: مات مختنق

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

passed pawn: پیادهٔ رونده ( اصطلاحی در شطرنج )

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

social signaling: نشانه گذاری اجتماعی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

untap: آزادکردن، رهاکردن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

journey: تجربه

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

relevant marketing: بازاریابی هدفمند

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

delivery board: جدول تحویل کار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

patient outcome: نتیجهٔ درمان بیمار

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

premium holiday: تعویق پرداخت حق بیمه

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

wildcrafted: دست ساز

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

break through the noise: دیده شدن در شلوغی

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

product owner: عهده دار محصول

١٠ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

there: صبح زود آن جا باش.

١٠ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

١٠ ماه پیش

مدال‌های حسین رحمانی