علیرضا حسن زاده - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

the whole shebang: همه جوانب the whole of something, i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mixed bag: تنوع یا گوناگونی در انواع یا مردم a ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the all clear: مجوز عبور ، مجوز اقدام ، اعلام همه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

once frozen: یخ زده، فریز شده، بلوکه شده The wor ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

over the odds: Idiom بیش از ارزش چیزی بیش از انداز ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the spin: Idiom پشت سر هم بی وقفه one after a ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

eurasianism: اوراسیایسم اوراسیایسم یک جنبش سیاس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ultraleft: چپ افراطی ( از لحاظ دیدگاه سیاسی )

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take a toll: IDIOM رنج ، خسارت یا مرگ فراوانی را ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

tot something up: ( informal ) جمع زدن حساب و کتاب ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

board something up: تخته کردن در و پنجره جایی to cover ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

paygrade: سطح دستمزد the range of amounts tha ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

oldowan: ابزارآلات سنگی ماقبل تاریخ که از حد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go down fighting: به جنگیدن یا تلاش سخت ادامه دادن حت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

at your wits end: مستأصل، درمانده در مواقعی استفاده م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nerd out: 1 - سخت درس خواندن to study hard an ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with guns blazing: Idiom با توپ پر If you do something ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

razzmatazz: فعالیت پر سر و صدا برای جلب توجه دی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

walk someone through something: توجیه کردن کسی در خصوص چیزی یا مطلب ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reupholster: تعویض روکش صندلی یا مبل یا . . . و ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

as bald as a cue ball: کاملا کچل و طاس

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ostracization: طردشدگی محرومیت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be caught flat footed: در موقعیت دشواری گیر کردن یا قرار گ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

visine: قطره چشمی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get ahead of yourself: idiom یعنی یه کاری رو زودتر از اینک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

throw your hat into the ring: idiom برای یک رقابت یا کاری اعلام ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shy away from something: طفره رفتن، دوری کردن، فرار کردن از ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

latchkey kid: old - fashioned informal بچه ای که ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take it one day at a time: با مشکلی سر کردن یا کنار اومدن گذرو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

special needs education: آموزش کودکان استثنائی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shortlisted: افرادی که از یک لیست بزرگتر انتخاب ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

talk something through: سطح لغت C2 صحبت کردن در خصوص جزئیات ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be littered with something: مملو از چیزی بودن پر شدن از چیزی A ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

arroyo: مسیل محل عبور سیلاب های موقت که در ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a long haul: مسافت طولانی زمان طولانی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

interview panel: مصاحبه کنندگان هیئت مصاحبه کننده ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be subject to something: تجربه کردن در معرض . . . . . . بودن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who would have thunk it: idiom informal humorous ( also wh ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a tribute to: به دلیل به علت His ability to cook ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exclusive authority: قدرت انحصاری

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get turn around: گم شدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get in on the ground floor: Idiom در مرحله ابتدایی در کاری یا چ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fourth estate: The "fourth estate" refers to the m ...

٨ ماه پیش

ثبت اولین پیشنهاد

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

ترجمه با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extrovert: او به عنوان یک برون گرا، زمان کمی ر ...

٨ ماه پیش

ثبت اولین ترجمه

-

دیکشنری

-

٨ ماه پیش

پاسخ به پرسش بدون پاسخی که حداقل ٣٠ روز گذشته ثبت شده

-

بپرس

-

When writing an address for someon ...

٨ ماه پیش

مدال‌های علیرضا حسن زاده